با رویدادهایی پیچیده و چندوجهی.
ترکیبی از درامای پرالتهاب و حقایق تشویش آور مربوط به نژاد.
کاوشی تشویش آور در تم های اجتماعی، سیاسی، و اخلاقی پیچیده.
به او بی پرده گفته بودند که دختری سیاه پوست (احتمالا) مورد ضرب و شتم و تجاوز گروهی قرار گرفته است و خواسته که یک خانم افسر پلیس سیاه پوست در مرکز فوریت های پزشکی با او مصاحبه کند. اواخر صبح یکشنبه، نامه واگذاری این پرونده را روی میز کارش دید و نیم ساعت بعد، در حوزه مرکزی رو به رئیسش ایستاد و گفت: «فکر می کنید من به اندازه کافی سیاه هستم؟»
مادر دل نگران، عکس هایی را به کسانی که دلسوزانه خیره اش می شدند، نشان می داد. دختری سیاه پوست با چشم هایی روشن که نشانه ای نامحسوس روی چشم چپش داشت و با دندان های نامرتب بچگانه اش می خندید.
در بعضی عکس ها دخترک کمتر از یازده دوازده سال داشت و در بقیه حدودا چهارده ساله به نظر می رسید. موهای سیاه دخترک، ضخیم و پرپشت و مجعد بود و روسری روشنی به سر داشت. چشم هایش برق می زد و مژه های بلند و ضخیمی داشت، شبیه چشم های بادامی شکل مادرش.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.