تصویری دوگانه و گزنده از نژاد و حقوق مدنی در آمریکای پس از جنگ ویتنام.
اثر یکی از مهم ترین صداهای ادبی عصر ما.
استادانه. این اثر، موفقیتی دیگر برای نویسنده اش است.
میز تحریر «مینت» به طرز حیرت انگیزی مرتب بود. نظم هندسی خاصی داشت (مثل یک نقاشی سبک «موندریان»)، دفتر تکالیفش طوری قرار داشت که می شد نوشته ها را خواند، هیچ اشتباهی در کاغذها دیده نمی شد و مثل تکلیف باقی بچه های کالج، به هم ریخته نبود.
«مینت» تازگی ها یک دستگاه تایپ برقی «اسمیت کورونا» خریده بود. برای محفاظت از گرد و خاک، زمانی که از آن استفاده نمی کرد، آن را با پارچه ای می پوشاند.
عکس های خانوادگی اش را در قابی کمانی شکل، جا داده بود: «مینت» و والدینش، «مینت» و خواهر کوچکترش، «مینت» خندان بانشاط و باطراوت سوار اتوبوس مدرسه و با لباس موج دار سفیدی که چشم آدم را می زد. خیره کننده بود که «مینت» آنطور با شادی می خندید، آنقدر بی پروا، چیزی که در دوران هم اتاقی بودنمان به ندرت اتفاق می افتاد.