1. خانه
  2. /
  3. کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت

کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت

نویسنده: میشل فوکو
4.38 از 4 رأی

کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت

درس گفتارهای کولژ دو فرانس 1977-1978
The Government of Self and Others
انتشارات: نشر چشمه
٪15
270000
229500
معرفی کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت
انتشار سخنرانی های فوکو در کالج دوفرانس دیدگاه باورنکردنی از رشد تفکر وی به ما ارائه داده است. این کتاب جدید از سخنرانی های وی ، امنیت قلمرو ، جمعیت، به ما نشان می دهد که چگونه فوکو رابطه ی بین خود و دیگران را که سیاسیت را را شکیل می دهند ، درک می کند ، گفتار بی پروا در مرکز هر دو چگونه است و این که چگونه از نظر فوکو ، عمل فلسفی را تعریف می کنند. به لطف این سخنرانی ها ، ما فوکو را به عنوان متفکر بزرگی می بینیم. "- لئونارد لاولور ، استاد فلسفه اسپارکس ، دانشگاه ایالتی پن ، آمریکا."
انتشار سخنرانی های فوکو بسیار حیاتی است. نه تنها به دلیل که درک ما از کتاب ها و مقاله های وی را عمق می بخشند ، بلکه به این خاطر که این سخنرانی ها به طرز چشمگیری نحوه ی خواندن آثار او را تغییر می دهند. این کتاب ما را وادار می کند رویه قدیمی و دیدگاه متاخر وی از سیاست را کنار بگذاریم. سوال اصلی در این سخنرانی ها رابطه فلسفه و سیاست است: وابستگی ضروری آنها ، اما تصادف غیرممکنشان . اهمیت سیاسی فلسفه در طول زندگی فوکو مسئله حادی بود. امروز برای هر کسی که به فکر اندیشه سیاسی و عملی غرب باشد ، یک سوال قطعی باقی مانده است. "- یوهانا اوکسالا ، دانشگاه داندی ، انگلستان." امنیت، قلمرو، جمعیت، تجزیه و تحلیل جذاب یک مفهوم است که در مرکز کار فلسفی و سیاسی است و برای دانشمندان متخصص و غیر متخصص بسیار توصیه می شود.
درباره میشل فوکو
درباره میشل فوکو
پل میشل فوکو، زاده ی ۱۵ اکتبر ۱۹۲۶ و درگذشته ی ۲۴ ژوئن ۱۹۸۴، فیلسوف، تاریخ دان و متفکر معاصر فرانسوی و واضع اصطلاح «انسان گرایی ضد اومانیستی» است.وی، فرزند «آن مالاپار» و جراح متمول «پل فوکو» بود که در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۶ در ناحیه سنت موار پواتیه فرانسه به دنیا آمد. بعدها اسم خود را به میشل فوکو تغییر داد. او صاحب کرسی «تاریخ نظام های فکری» در کالج دو فرانس بود و در دانشگاه ایالتی نیویورک در بوفالو و دانشگاه کالیفرنیا، برکلی تدریس کرد.به خاطر نظریات عمیق و دیدگاه انقلابی درباره ی جامعه، سیاست و تاریخ از سرشناس ترین متفکران قرن بیستم محسوب می شود. همچنین فوکو جزو رهبران نظری پساساختارگرایی محسوب می شود، هر چند از آن ها فاصله گرفته و در مصاحبه ای که بعدها از آن برائت جست، به صراحت خود را نیچه گرا نامیده است.شهرت فوکو در آن است که او نخستین کسی است که از فرضیه ی روشنگری درباره ی عینی بودن شناخت خلع ید کرده است. فوکو عنوان کرد که زبان، حقیقت جهان را بیان نمی کند بلکه بازتابی از تجربه ی شخصی فرد است.او در مطالعات انسان شناختی خود مطرح می کند که میان استفاده از زبان و قدرت، نوعی همبستگی وجود دارد، به گونه ای که زبان برای قدرتمندان و صاحبان امتیاز جنبه ی ابزاری دارد و در حفظ و حمایت از پایگاه اجتماعی-سیاسی آنها عمل می کند.نزد فوکو، وظیفه ی هرمنوتیک خلع از قدرت نهفته در ورای متنی است که می خوانیم. در نتیجه، او نسبت به مضبوطات و اسناد تاریخی از آن دست که عرضه می شوند، چنین نظر دارد که همه ذهنی و تحریف شده اند و در واقع جهان بینی نویسنده و خواننده را بازتاب می کنند. رخدادهای تاریخی ای که ما ضبط می کنیم، آن هایی است که در واقع با میل ما به قدرت تناسب دارند.از مشهورترین آثار وی، می توان به نظم اشیا، نظم گفتمان، دیرینه شناسی دانش، مراقبت و تنبیه، پیدایش کلینیک، تاریخ جنون و تاریخ جنسیت اشاره کرد. همچنین، مجموعه ی چند جلدی درس گفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس نیز از سوی انتشارات گالیمار منتشر شده است. این درس ها طی سال های اواخر دهه ی ۱۹۷۰ و دهه ی ۱۹۸۰ ارائه شده اند. از جمله این درس گفتارها می توان به باید از جامعه دفاع کرد و تولد زیست/ سیاست اشاره کرد. برخی از این آثار به فارسی ترجمه شده اند.
دسته بندی های کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت
نکوداشت های کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت

فوکو کاملا در احساس ما در مورد اینکه کجا هستیم نقش اساسی دارد.

Nation

این سخنرانی ها بینش مهمی در مورد تحول محور اصلی کارهای بعدی فوکو - رابطه بین قدرت و دانش ارائه می دهند.

Library Journal
قسمت هایی از کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت

حالا برویم سر درس گفتار. عنوان درس گفتارها این است:«امنیت، قلمرو، جمعیت».خب، اولین پرسش بی شک این است: منظور از «امنیت چیست؟ می خواهم جلسه ی امروز و شاید هفته ی بعد را اختصاص دهم به این پرسش، بسته به این که سریع پیش برویم یا گند. مثالی می زنم، یا در واقع چند مثال، یا بهتر بگویم یک مثال که در سه سطح عرضه می شود. این مثالی است خیلی ساده و حتی بچگانه. اما از این جا آغاز می کنم و به نظرم بدین ترتیب می توانم برخی موضوعات را مطرح کنم. یک قانون جزایی بسیار ساده را در قالب ممنوعیت در نظر بگیرید، مثلا «نباید بکشی، نباید دزدی کنی»، همراه با مجازات آن مثل اعدام یا تبعید، یا جریمه. در دومین صورت بندی، هنوز با همان قانون جزایی سروکار داریم، «نباید دزدی کنی»، و همچنان این قانون همراه است با مجازات های خاصی برای قانون شکنان. اما حال همه چیز، از سویی، در قالب رشته ای از نظارت ها، بازبینی ها، بازرسی ها و کنترل های مختلف چارچوب بندی می شود که حتی پیش از آن که دزد مرتکب سرقت شود، اجازه می دهند مشخص کنیم آیا قصد ارتکاب آن را دارد یا خیر و از این قبیل.

مقالات مرتبط با کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت
واکاوی جهان مدرن با «میشل فوکو»
واکاوی جهان مدرن با «میشل فوکو»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت" ثبت می‌کند