به کسانی که تشنه نویسندگی هستند، این کتاب را بدون قید و شرط توصیه می کنم.
نایت یکی از معلمان برجسته نویسندگی در این کشور است.
فکر می کنم وقتی نوشتن را یاد می گیریم، دیگر فقط بافتن سبدهایی، بزرگ یا کوچک و قوی یا ضعیف از کلمات برای ما باقی می ماند. در ابتدا سبدهای ما خیلی کوچک هستند و سعی هم نمی کنیم چیزهای زیادی در آن بگذاریم. بعدش سبدهای ما بزرگ تر و محکم تر می شوند؛ خیلی بزرگ تر از آن چه درونش است. و همین آن ها را تبدیل به چیزهای زشتی می کند. آن وقت است که چیزهای بیشتری در سبد می گذاریم. ولی حالا زیاد از حد شده و سبد را می شکافد؛ و این چرخه ادامه دارد تا این که آخر سر به تعادل می رسند. آن وقت است که این مراحل را فراموش کردهایم و غریزی از آن کیسهها استفاده می کنیم؛ درست مثل هر هنرمند دیگری. نسبت وزنی سبدها را رعایت می کنیم و سبدهایی از کلمات را به اندازهی مورد نیاز خودشان می بافیم و...
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
کاراکترهایی پیچیده که وجهی تاریک در وجود آن ها به چشم می خورد
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.