کتاب وایوو

Vayvou
کد کتاب : 44343
شابک : 978-6226839563
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 48
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب وایوو اثر محمد طلوعی

محمد طلوعی زادهٔ ۱۳۵۸ با نام سیدمحمد طلوعی برازنده، نویسنده، فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس ایرانی است.
او برنده جوایز ادبی سراسری از جمله جایزه شهید غنی پور و جایزه ادبی برای اولین رمانش، طعمه باد عادل، شده است. طلوعی در مقایسه با مارتین آمیس در نثر متأخر خود، از اولین رمان خود راه درازی را پیموده است - روایتی از ساکنان رشت در زمان جنگ جهانی دوم، مهاجرت اجباری پناهندگان لهستانی از طریق ایران، و تشکیل حزب کمونیست. در ایران - به داستان های بعدی او با استفاده حیله گرانه از تمسخر به عنوان تکنیک روایی غالب. در سال 1390 اولین مجموعه داستان طلوعی با نام «من جانت نیستم» توسط انتشارات افق منتشر شد. این کتاب به دلیل زبان صریح و تسلط بر خرده فرهنگ های فرهنگ ایرانی که مدت ها در ادبیات معاصر بدیهی تلقی می شد، مورد استقبال بسیاری از منتقدان قرار گرفت. در فوریه 2013 برنده دوازدهمین جایزه گلشیری برای اولین مجموعه داستان کوتاه شد. طلوعی از نوامبر 2011 با ماهنامه داستانی همشهری همکاری داشته است. او همچنین مدیر کنونی «انجمن نویسندگان کودک» ایران است.

کتاب وایوو

محمد طلوعی
طلوعی متولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در رشت است. او دانش آموختهٔ سینما از دانشگاه سوره و ادبیات نمایشی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. اولین مجموعه شعر خود را با عنوان خاطرات بندباز در ۱۳۸۲ منتشر کرد. نخستین رمان او، قربانی باد موافق در سال ۱۳۸۶ منتشر و برندهٔ پنجمین جایزه ادبی «واو» یا رمان متفاوت سال و همچنین نامزد هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور گردید. در اسفند ۱۳۹۱ نیز مجموعه داستان «من ژانت نیستم» برندهٔ دوازدهمین جایزه ادبی گلشیری شد. طلوعی از اعضای...
قسمت هایی از کتاب وایوو (لذت متن)
وایوو موکل بادها بود. صفت های زیادی داشت؛ سریع ترین، شفاف ترین، خوشبو ترین، تمیزترین، سبک ترین و خواب آلودترین. این صفت آخر وایوو بود که همه ی آدم ها، حیوانات و گیاهان را جان به سر کرده بود. وایوو می خوابید، نه یک روز نه دو روز نه یک ماه، گاهی دو سال و سی سال می خوابید و وقتی خواب بود نه ابری از دریا به خشکی می رفت، نه بارانی روی کوهی می بارید نه حتی گرده ی گلی به گلی می رسید. وقتی وایوو خواب بود همه ی کارهای دنیا لنگ می شد، درخت ها بی شکوفه می ماندند، دریاچه ها خشک می شدند، قاصدکی توی هوا نبود.