کتاب موسیقی دانان دیروز

Some musicians of former days
کد کتاب : 4608
مترجم :
شابک : 9782000663560
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 452
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1908
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب موسیقی دانان دیروز اثر رومن رولان


«موسیقی دانان دیروز» توسط محققان مطالعات عالی فرهنگی به عنوان اثری مهم و درخور توجه و همچنین ارزشمند معرفی شده است و بخشی از گنجینه دانش تمدن به حساب می آید. این اثر از اصلی تکثیر شده است و تا آنجا که ممکن است به اثر اصلی وفادار مانده است. بنابراین ، در منابع اصلی ، تمبرهای کتابخانه (چون بیشتر این آثار در مهمترین کتابخانه های ما در سراسر جهان نگهداری شده اند) و سایر علائم در این کار مشاهده خواهید کرد. این اثر در ایالات متحده آمریکا و احتمالا سایر کشورها در مالکیت عمومی است. در ایالات متحده ، شما می توانید این اثر را آزادانه کپی و توزیع کنید ، زیرا هیچ نهادی (شخصی یا شرکتی) حق چاپ بر روی بدنه اثر را ندارد.

«رومن رولان» در کلمنسی فرانسه متولد شد. این خانواده در سال 1880 به پاریس نقل مکان کردند تا تحصیلات بهتری را برای فرزندشان به دست آورند. در سال 1886 رولند وارد دوره عالی مدرسه عالی شد. وی در سال 1889 امتحان تجمع خود را گذراند و تحصیلات خود را در رم ادامه داد و در آنجا با مالویدا فون میسن باگ دوستی پایدار برقرار کرد. وی واگنر ، نیچه و ایبسن را می شناخت . وی دکترای هنر خود را در سال 1895 دریافت کرد ، با اولین رساله در مورد موسیقی که تاکنون در سوربن ارائه شده است. رولان استاد تاریخ هنر در مدرسه عادی پاریس شد. در سال 1904 وی استاد تاریخ موسیقی در سوربن شد. در اواسط 30 سالگی او درامهای موفقی درباره انقلاب فرانسه نوشت. رولان پس از به پایان رساندن معروف ترین کار خود ، ژان کریستف ، خود را وقف نوشتن کرد. این رمان ده جلدی داستانی حماسی از نبوغ موسیقی آلمانی بود. رولان پیش از این در سال 1903 زندگی نامه ای از بتهوون منتشر کرده بود. با اتمام ژان کریستف ، رولند جایزه بزرگ ادبیات را توسط آکادمی فرانسه در سال 1913 و جایزه نوبل ادبیات را در سال 1915 دریافت کرد. با مجموعه ای از نوشته های ضد جنگ در سوئیس روزنامه ها ، بالاتر از نبرد ، رولاند در جنگ جهانی اول به شخصیتی برجسته در جنبش صلح طلبی تبدیل شد. این کتاب اعتراضاتی را در فرانسه ایجاد کرد ، اما رولان جنگ را محکوم کرد و سعی کرد یکتایی فرهنگ غرب را نشان دهد. به همین دلیل او را خائن خوانده بودند. در دهه 1920 رولاند به فلسفه هند علاقه مند شد و زندگی نامه ماهاتما گاندی را نوشت. در سال 1923 رولند مجله بین المللی اروپا را بنیان نهاد ، که مخالف ملی گرایی بود. به تدریج او شروع به رد استالینیسم و حمایت از تغییرات اجتماعی بدون خشونت کرد. از سال 1914 تا 1937 رولاند در سوئیس زندگی می کرد. در آنجا چرخه دوم رمان را با نام "روح مسحور" به پایان رساند. رولاند سخنگوی مخالفت با فاشیسم و نازی ها شد. در آخرین سالهای زندگی خود ، رولاند در وزلای زندگی می کرد و در زمینه زندگی نامه چارلز پگی کار می کرد. در تاریخ 30 دسامبر سال 1944 او به بیماری سل تسکین یافت ، بیماری که از کودکی به او مبتلا بود.

کتاب موسیقی دانان دیروز

رومن رولان
رومن رولان، زاده ی ۲۶ ژانویه ۱۸۶۶، درگذشته ی ۳۰ دسامبر ۱۹۴۴، نویسنده ی فرانسوی بود. او در سال ۱۸۶۶ در شهر کلامسی، در ایالت بورگونی، در خانواده ی بورژوآی مرفهی به دنیا آمد.در چهارده سالگی به همراه خانواده اش برای تحصیل راهی پاریس شد. در نوجوانی با افکار باروخ اسپینوزا آشنا شد و لئو تولستوی را کشف کرد. در ۱۸۸۹ در رشته ی تاریخ ادامه تحصیل داد و در ۱۸۹۵ به رم رفت و در رشته ی هنر مدرک دکترا گرفت.او دوبار ازدواج کرد. بار اول در ۱۸۹۲ با کلوتیلد برئال که نه سال بیشتر دوام نیاورد و بار دیگر پس از سی و...
قسمت هایی از کتاب موسیقی دانان دیروز (لذت متن)
می دانیم که موسیقی در تمدن های باستانی جایگاه مهمی داشته است. فلسفه یونانی گواه این مدعاست، زیرا که برای موسیقی، به سبب پیوند محکمش با هنرهای دیگر (علم، ادبیات و بخصوص درام)، نقش مهمی در تعلیم و تربیت قایل بوده است. در دوران کلاسیک شاهد رقص و آواز همگانی، ترانه های باکخوسی، تراژدی ها و کمدی های سرشار از موسیقی بوده ایم. اصلا موسیقی همه صورت های ادبی را فرا می گرفت. همه جا حضور می یافت، و از ابتدای تاریخ یونان تا انتهای آن هم تداوم داشت. موسیقی دنیایی بود که هیچ گاه از حرکت باز نایستاد و در سیر تحول آن انواع گوناگون صورت و سبک پدید آمد، درست مانند موسیقی جدید ما رفته رفته، موسیقی محض، موسیقی سازی، نقش پرآب و رنگی در زندگی اجتماعی جهان یونانی به عهده گرفت. این موسیقی، با شکوه و جلال تمام.

صاحب نظران آن دوره مشخصه رنسانس موسیقایی قرن شانزدهم را بازنمایی طبیعت و بیان سوداها میدانستند، و واقعا هم همینها ویژگی این هنر از کار درآمدند. امروزه این موضوع زیاد نظر ما را به خود جلب نمی کند. زیرا که از آن زمان به بعد، سیر موسیقی در راه نیل به حقیقت معنوی متوقف نشده و همواره ادامه یافته است. چیزی که تعجب و تحسین ما را نسبت به هنر آن دوره بر می انگیزد همان زیبایی صورت آن است که دیگر برتراز آن یا حتی همتای آن را سراغ نداریم، مگر در بعضی از قطعه های هندل یا موتسارت. زمانه، زمانه زیبایی ناب بود؛ زیبایی همه جا شکوفا بود، با هر شکل از حیات اجتماعی در می آمیخت و به هر هنری وارد میشد. در هیچ دوره ای به اندازه دورة شارل نهم، موسیقی و شعر به هم پیوند نخورده بودند. دورا، ژودل و بلو عاشق موسیقی بودند. رونسار موسیقی را «خواهر کوچک تز شعر» می خواند و می گفت که بدون موسیقی، شعر لطفی ندارد