بسیار پیش آمده که شیراز را «شهر شعر» بخوانند، از آنرو که موطن حافظ و سعدی و مسکن خواجوی کرمانی بوده است. اما این تعبیر کم لطفی است و حاصل تقلیل شعر به کلام آهنگین و مزین. حال آنکه شاعری دریافتن آن لطیفه ی خیال انگیزی است که در هر امر پنهان شده است. به این اعتبار استنباط عصاره ای که در بهار نارنج پرده نشین بوده. از قبیل شاعری است. رهاورد شاعری فقط گلستان و بوستان سعدی نیست که «باغ ایرانی» است که پرده نشین طبیعت ایران بوده است. اما رهاورد شاعری می تواند یک شهر باشد، جایی که لطف شهر همان مدنیت است و در لطیف ترین و مطبوع ترین صورت آشکار شه و همین هم آن را بی مثال کرده است. به این اعتبار شیراز «شعر شهر» است.
کتاب شیراز شعر شهر