پادشاهی که در قصههای ما آمده، همانند بسیاری از پادشاهان دیگر بود. او دارای هوسهای عجیبی بود که اغلب به سرش میزد. او آرزو داشت مردم کشورش را کوتوله و فرمانبردار خود کند، و به آنها میگفت که چگونه باید تاس و دکاغ کنند. او به طور معمول آدمهایی را به خواب میآورد و در بیداری آنها را تنبیه میکرد. اما از تنبیه آدمها خوششان نمیآمد؛ او همچنین درختها و حتی عروسکها را نیز به دستور خود تنبیه میکرد. این پادشاه به اندازهای از خودش راضی بود که انتظار داشت گلهای باغچه با تحسین به نگاهش بنگرند و حتی اگر تمامی مدالهای دنیا را به گردن خود بیاورد، همچنان ناراضی بود.
درباره محمد میرکیایی
محمد میرکیایی متولد 1352 در تهران است. اودارای مدرک دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام میباشد و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. از فعالیت های وی می توان به تالیف44 كتاب در حوزه رمان، داستان کوتاه و تاریخ معاصر و همجنین ترجمه آثاری چون: فرشته گیسوبلند(کره جنوبی) جادو در شهر بازی(بوسنی و هرزگوین) می باشد.