کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» به داستان زندگی مولانا از بدو تولد تا پایان زندگی اش می پردازد. این کتاب دوران کودکی شاعر و سفرهای او همراه پدرش از خراسان و بغداد تا آناتولی، جایی که او در قونیه تا پایان عمرش زندگی کرد را در بر می گیرد. این کتاب در قالبی داستانی نوشته شده است؛ ولی داستانی ست مستند که درون مایه ای متفاوت از مقولات متعارف داستانی دارد. از زندگی و اندیشه های عارف بزرگی سخن گفته می شود که همه ی ما کم وبیش از افکار ژرف او آگاهیم. در این کتاب همه جا سخن از عشق مولانا به خداوند و سعی و کوشش او برای رسیدن به معبود و معشوق است و تنها بخش هایی از اثر به فعالیت های روزمره ی او می پردازد.«عبدالحسین زرین کوب» سعی کرده است یک کتاب ساده بدون مراجع و مواخذ دست وپاگیر به خوانندگان ارائه کند و خود او نیز در مقدمه ی کتاب نوشته که سعی کرده است برای فهم و ارتباط بهتر همه ی مخاطبان، کتاب را به نثری ساده و موجز بنویسد.
یک بار حسام الدین از مولانا پرسید این همشهری ما-قاضی سراج الدین ارموی- را چگونه می نگرید؟ گفت: گرد حوض می گردد، موقوف یک لگد است، امید که محروم نماند.
شمس با عوام صوفیان سر و کاری نداشت. آشکارا می گفت مرا در این عالم با عوام کاری نیست، برای ایشان نیامده ام. این کسانی که رهنمای عالم اند انگشت بر رگ ایشان می نهم.
وقتی یک تن از یاران را غمناک دید گفت در دنیا همه دلتنگیها از دل نهادگی بر این عالم است. مردی آن است که آزاد باشی و از این جهان و خود را غریب دانی و در هر رنگی که بنگری و هر مزه ای که بچشی دانی که به آن نمانی و جای دیگر روی، پس هیچ دلتنگ نباشی.
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
سلام چرا کتاب الیف شافاک را بد میدونید در صورتی که جاهای آموزنده هم داره مثلا اونجایی که گل صحرا به شمس میرسه وبهش میگه من به اون چیزی که هستم راضی هستم وشمس میگه نه راضی نباش و خودت رو عوض کن
کتاب ملت عشق استارتی بود تا تشویق بشوم و رفتم دنبال زندگی نامه مولانا و شمس وارد عرفان. و بعد فلسفه شدم کتابها حقیقت مطلق نیستند نشانه هایی درون هر کتاب هست برای ادامه دادن .خواننده باید هوشیار باشد
چرا نوشتی درباره زندگی مولانا جلالدین رومی.راستشو بخوای متوجه نشدم مولانا رومی بوده یا مولانا جلالدین بلخی بوده.خوهشا جواب درستو بنویسید
هر دوش درسته و بهش نسبت میدن چون مدت زمان زیادی توی قونیه بوده و اون زمان قونیه جز روم بوده بهش میگن رومی اما زادگاهش بلخ بوده به خاطر این بهش میگن بلخی
به علت شهرت حضرت مولانا در شرق و غرب ایشون رو به این نام صدا میزدن.منظور از رومی اشاره به قسمت اروپایی امروزی دارد.
واقعا متاسفم که تو کامنتا اکثرا دارن ملت عشق رو با این کتاب مقایسه میکنن ملت عشق کتاب قشنگیه ولی در حد اینکه فقط آدمو مشتاق کنه که این دو بزرگ تاریخ ایران رو بشناسه به جای اینکه همچین کتاب سبکی رو با این کتاب فاخر مقایسه کنیم کمی از خود کتاب بگیم خواهشا
در پاسخ به جناب کمال، کتاب ملت عشق را اگر نخوانده باشید، قطعا چیزی را از دست نداده اید...
کتاب ملت عشق = خیال پردازی در ۸۰ صفحه آخر کتاب شخصیتی مانند شمس بزرگ و مولانا زیر سوال میرن واقعا شمس رو دلی دوس دارم این کتاب ب آخرا نزدیک شد با داستانهای الکی که تو کتاب چپوندن ی مدت حالم بد بود تا اینکه از منابع دیگه آگاه شدم کسی که ملکوت خدا رو داره چ شمس چ مولانا. هیچ گاه این کارو انجام نمیده البته صحبت من رو کسایی متوجه میش که این کتاب رو خوندن ولی من این کتاب پله پله تا ملاقات خدارو نخوندم ولی چون خیلی تعریفش رو شنیدم میخوام بخونم شمس رو خیلی دوس دارم
شمسم تورو دوست داره
من کتاب ملت عشق رو خوندم و وقتی ب ۸۰ صفح آخر رسیدم واقعا حالم بد شده بود ی مدت داغون شده بودم تا اینکه فهمیدم ی داستان خیال پردازی شدست واقعا توصیه میکنم نخونید کتاب ملت عشق رو من قلبا شمس رو دوست دارم ولی در این کتاب شمس آخر داستان تخریب شده
در ضمن داستان ملت عشق کمی تخیلی ولی بسیار زیباتر و جذابتر از این کتاب هست . ملت عشق فقط یک داستان هست که حس خوبی انتقال میده و قرار نیست جزِیی از اندیشه و یا مسیر زندگی فردی شود فقط یک داستان زیبا هست و بس، پس تعصب و حماقت و دور بریزید و اگر بیکار هستید و وقت کافی دارید میتوانید از مطالعه این اثر لذت ببرید.
کتاب الیف شافاک نوشته ای زرد، از نوع عوام فریبانه و عوام پسند و فیمینیستی است که نویسنده دو نوع عشق را یکسان پنداشته و قیاسی مع الفارق را رقم زده و برای مقبول افتادن داستان بسیار سطحی و عوامانهی خود دست به دامن بزرگانی چون شمس و مولانا شده،تا شاید داستانش مقبول افتد...به قول شوپنهاور؛ پیشینیان را بخوانید( به اصل کتابها مراجعه کنید)...چرا نباید همانقدر که به خوراک جسم اهمیت میدهیم و هر چیزی را نمیخوریم، به همان اندازه به خوراک روح اهمیت داد...بزرگتر از کسانی مثل شافاک و...کوئیلو است که او نیز شهرتش مدیون داستانی منقول از مثنوی مولانا است، هر چند خودش هیچ اشاره ای به این موضوه نمیکند کتاب« کیمیاگر» کوئیلو...
ملت عشق کتابی زرد؛ «موضوع اکثر رمانهای زرد نیز عاشقانه است و داستان تکراریِ عشق نافرجام، ترحم خواننده را برمیانگیزد. فارغ از اینکه مضمون داستان چه محتوایی دارد و چقدر برای مخاطب قابلباور و پذیرش است، نویسنده سعی دارد با استفاده از عناصر احساسی مختلف و از طریق تحریک احساسات خواننده، در داستان تعلیق ایجاد کند و او را تا انتهای داستان بکشاند. شخصیت این گونه داستانها معمولاً مطلق هستند و به دو گروهِ خوب و بد، گناهکار و بیتقصیر تقسیم میشوند. نویسنده با در نظر گرفتن یک خط فکریِ از پیش تعیین شده، به مخاطب القا میکند حق با کدام شخصیت ماجرا است و فرصت قضاوت و انتقاد را از او میگیرد. همچنین پایانبندی رمانهای زرد قابل پیشبینی است. شخصیت گناهکار به سزای عملش میرسد و شخصیت مثبت داستان با هر میزان از فقر، بدشانسی و بدبختی، طی حادثهای اعجابانگیز به موفقیت و خوشبختی دست پیدا کرده و عاقبتبهخیر میشود» نقل از بوکند...
اسم بدون سانسور و درست این کتاب در واقع پله پله تا ملاقات شمس هست. من این کتاب و کامل مطالعه کردم سرگذشت و عشق مولوی به شمس و دیگر شخصیتهای بعد شمس است و بس - ارزش مطالعه این کتاب از 10-3 هست.
به قول شمس عشق چهار مرحله داره یکی خود عشق که همه در موردش فکر میکنن و میبینن دوم باطن عشقه و سوم باطن،باطن عشقه و مرحله چهارم که اصلا نمیشه در موردش کلامه به کار برد مولوی در مرحله چهارم بود. شما مرحله اول عشق رو درک میکنین و درکتون از این کتاب تا همین حد بوده
به قول شمس عشق چهار مرحله داره یکی خود عشق که همه در موردش فکر میکنن و میبینن دوم باطن عشقه و سوم باطن،باطن عشقه و مرحله چهارم که اصلا نمیشه در موردش کلمه به کار برد مولوی در مرحله چهارم بود. شما مرحله اول عشق رو درک میکنین و درکتون از این کتاب تا همین حد بوده
اسم کتاب بر گرفته از مثنوی است...که اصل آن بیت؛ «پایه پایه تا ملاقات خدا...» است..ارزش مطالعه کتاب از نظر متخصصان حوزهی ادبیات ۱۰-۱۰ است...بر عکس کتابی مثل کتاب ملت عشق که ۱-۱۰ است...
احمقهای واقعی شما هستید که اسم خودتون رو گذاشتید کتاب خوان ولی اصلا صاحب نظر نیستید خودتون تا یه چن نفر میگن ملت عشق بده و این کلیشه راه میوفته همه ام میان همینو میگن تو اول برو بخون کتاب رو بعد نظر بده حداقل اونی که بهش میگی کتاب خوان الکی یا میخواد کلاس بزاره همت کرده کتاب 500 صفحیه رو خونده نه مثل تو که همینطوری الکی یه چیزی میگه و هیچ استدالی هم واسه حرفش نداره
با سلام لطفا در اینجا ما را در جریان نقدو نظرتون راجب کتاب ملت عشق بگذارید خانم نوری
اثر سخیف روزنامه نگار ترک، الیف شافاک(احتمالا شفق) است که گویا میخواسته مانند جورج اورول از درجه روزنامه نگاری به نویسندگی ارتقا یابد به همین دلیل متوسل به بزرگانی چون شمس و مولانا شده تا اثر عامه پسند خود را همرا با بخش دوم معتبری منقول از شمس و مولانا پیش ببرد که در این راه گرفتار قیاسی مع الفارق شده و عشق آسمانی مولانا و شمس را با چیزی نه مشابه با عشق زمینی همراه کرده تا مقبول بیفتد...داستان، حکایت زنی به نام اللا با شوهری خیانتکار است که در چهل سالگی تازه معنی عشق را میفهمد و عاشق عزیز نامی صوفی مسلک(نما) میشود...و با هم به شهر دیگری میروند و اللا زندگی خود را رها میکند. این اثر ترویج لاابالی گری است تا عشق...بماند که نویسنده، افسانههای نه چندان معتبر نقل شده از افلاکی و دیگران را شاخ و برگ داده و توهمات خود را به آن اضافه کرده است... در آخر شما میهمان سخنی از مولانا باشید که فرمود؛ از خدا جوییم توفیق ادب بیادب محروم گشت از لطف رب بیادب تنها نه خود را داشت بد بلک آتش در همه آفاق زد
چطور میتونیم دریافت کنیم ازین سایت کتاب هاتونه
چه خبره آقا قیمتا چرا انقدر بالاست
کتاب ملت عشق. دروغی را به مردم معرفی کنید
در ادامه توجه به نکته زیر ضروری است. طی منازل و مقامات یا وادیهای هفتگانه و تجربه هفت شهر عشق حکیمان و عارفان دینی به شکل پله ای، فقط و فقط از طریق وقوع مه بانگهای متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان امکان پذیر و میّسر میباشد و کلیه راههای دیگر، گمراهه محسوب میشوند.
یک اندیشه و باور نوین که به خاطر سپردن آن بسیار آسان و مطالعه کتب دینی و فلسفی و عرفانی را سهل و قابل هضم و جذب و درک مینماید و نقش سنگ محک را بر سنجش میزان حقیقت داشتن محتوای کتب، میتواند بازی کند. طی کردن منازل یا بالا رفتن از پلهها بسوی ملاقات و رجعت یا بازگشت به خداوند و زیارت لقاء الله نیست بلکه بازگشت به حیات بهشتی اولیه یا ازلی در نظام احسن آفرینش مبداء. سفر بی نهایت ( نه سفر به بی نهایت ) متعلق است به خود خداوند متعال به عنوان کل و کلیه موجودات به عنوان اجزاء.
فریبا سلیمانی
متاسفمکه یه عده ای کتاب ملت عشق الیف شافاک رومیخوننداماارخوندن این کتاب غافل هستند
کتاب ملت عشق برای خواننده ش کلاس میاورد
اونایی که ملت عشق رو میخونن غالبا کتابخون نیستن واسه کلاس گذاشتن میخونن
مگه ملت عشق چیزبدی نوشته که متاسفی برای مردم، من الان این کتاب کشف کردم وسفارش دادم ملت عشق رو قبلا چندبارخوندم واقعا خوب اموزندست
خیلی زیباست کتاب ملت عشق
خود مولانا گفته؛ قسم باطل باطلان را میکشد...»ملت عشق خوب خوبی را کند جذب این بدان...»پله پله تا ملاقات خدا
به قول استاد شفیعی کدکنی...از کسی که کتابی را خوانده بپرسید چه حرف تازه ای این کتاب دارد... یکی از دوستان گفته : ملت عشق کلاس میارورد...همین دلیل برای نخواندنش کافی است...
اگر امکان داره قطع رقعی با جلد شومیز این کتابو موجود کنید.
این سری کتابهای نشر سخن فقط با جلد سخت در بازار موجود هست.
کتاب عالیه ایه(همونطور که میشه اینو از پیشینه نویسندش فهمید).کسایی که میخوان با مولانا آشنا بشناین کتاب شروع بسیار خوبیه.عارف.ن
بنظرم این کتاب بینظیره...برای شروع شناخت مولانا بسیار انتخاب خوبیه...لذت بخش.ادبیات غنی.سواد درست و بدون اعمال سلیقه شخصی.
پله به پله با خداوند تا شناخت مطلق او.