مهدی اخوان ثالث (۱۰ اسفند ۱۳۰۷ مشهد - ۴ شهریور ۱۳۶۹ تهران)، شاعر پرآوازه و موسیقیپژوه ایرانی بود. نام و تخلص وی در اشعارش م. امید بود.
اشعار او زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیدهاست؛ همچنین دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه است.
اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای ماندهاست. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقایی بود.
به دیدارم بیا هر شب در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند/ دلم تنگ است بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها دلم تنگ است/ بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال دلی خوش کرده ام با این پرستو ها و ماهی ها و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی/ بیا، ای هم گناه من در این برزخ بهشتم نیز و هم دوزخ/ به دیدارم بیا، ای هم گناه، ای مهربان با من که اینان زود می پوشند رو در خواب های بی گناهی ها و من می مانم و بیداد بی خوابی/ در این ایوان سرپوشیده ی متروک شب افتاده ست و در تالاب من دیری ست که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی ها پرستو ها/ بیا امشب که بس تاریک و تنهایم بیا ای روشنی، اما بپوشان روی که می ترسم تو را خورشید پندارند و می ترسم همه از خواب برخیزند و می ترسم که چشم از خواب بردارند/ نمی خواهم ببیند هیچ کس ما را نمی خواهم بداند هیچ کس ما را/ و نیلوفر که سر بر می کشد از آب پرستوها که با پرواز و با آواز و ماهی ها که با آن رقص غوغایی نمی خواهم بفهمانند بیدارند/ شب افتاده ست و من تاریک و تنهایم در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند پرستو ها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی/ بیا ای مهربان با من! بیا ای یاد مهتابی...
ما/ فاتحان قلعه های فتح تاریخیم/ شاهدان شهرهای شوکت هر قرن/ ما/ راویان قصه های شاد و شیرینیم/ قصه های آسمان پاک/ نور جاری، آب/ سرد تاری، خاک/ قصه های خوشترین پیغام/ از زلال جویبار روشن ایام/ قصه های بیشۀ انبوه، پشتش کوه، پایش نهر/ قصه های دست گرم دوست در شب های سرد شهر/ ما/ کاروان ساغر و چنگیم/ لولیان چنگمان افسانه گوی زندگیمان، زندگیمان شعر و افسانه/ ساقیان مست مستانه
زندگی با ماجراهای فراوانش،/ ظاهری دارد به سان بیشه ای بغرنج و در هم باف/ ماجراها گونه گون و رنگ وارنگ ست؛/ چیست اما ساده تر از این، که در باطن/ تار و پود هیچی و پوچی هم آهنگ است؟/ من بگویم، یا تو می گویی/ هیچ جز این نیست؟/ تو بگویی یا نگویی، نشنود او جز صدای خویش/ ـ هی فلانی! زندگی شاید همین باشد/ یک فریب ساده و کوچک/ آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را/ جز برای او و جز با او نمی خواهی/ من گمانم زندگی باید همین باشد/ من که باور کرده ام، باید همین باشد/ هی فلانی! شاتقی بی شک تو حق داری/ راست می گویی، بگو آنها که می گفتی/ باز آگاهم کن از آنها که آگاهی/ از فریب، از زندگی، از عشق/ هر چه می خواهی بگو، از هر چه می خواهی/ هر چه خواهی کن، تو خود دانی/ گر عبث، یا هر چه باشد چند و چون،/ این است و جز این نیست/ مرگ گوید: هوم! چه بیهوده!/ زندگی می گوید: اما باز باید زیست،/ باید زیست،/ باید زیست
پس از مطالعهی بیشتر، دیدم این مجموعه توهین به شعور مخاطب و اشعار اخوان است. نقطهگذاریهای بیربط، رعایت نکردن نیم فاصله فقط خواننده را زجر میدهد و به غلطخوانی وا میدارد. مثلا ببینید این بیت یعنی چی: «خدایا، مادرم نومید وَرگشت/ که خان ده زَنَه، و از خواسگاره». پس از بارها مطالعه فهمیدم منظورش اینه: «خدایا، مادرم نومید ورگشت/ که خان دَهزنه، واز خواسگاره». پر از اشتباهات اینچنینی!
گزیدهی خوبی است ولی در برخی شعرها، یک ویرگول یا یک کلمه کم و زیاده شده و از این رو، کتابِ چندان امانتداری نیست و اخواندوستان را شاید تاحدی عصبی کند.
منتخبی از اشعار اخوان ثالث در این کتاب جمع آوری شده که برای آشنایی افراد با شعر اخوان بسیار سودمند هست