ملا در بیابان زمین را می کند، یکی از هم ولایتی هایش او را دید و علت کارش را پرسید، گفت: چیزی در این بیابان زیر خاک کرده ام. اما حالا هرچه می گردم، پیدایش نمی کنم. مرد گفت: خوب بود، نشانه ای می گذاشتی. ملا گفت: همین کار را کرده ام. مرد پرسید: چه نشانه ای گذاشته ای؟ ملا در حالی که به آسمان نگاه می کرد گفت: آنجا توی آسمان تکه ابری بود که حالا نمی دانم کجا رفت! در زندگی ابرهای زیادی وجود دارند. ابر شرایط، ابر تغییرات، ابر فرصت ها، ابر راه حل ها. ابرهایی که در حال گذر است، شرایطی که در حال تغییر است، فرصت هایی که در حال از دست رفتن است و... ابر شرایط، ابر تغییرات، ابر فرصت ها، ابر راه حل ها. ابرهایی که در حال گذر است، شرایطی که در حال تغییر است، فرصت هایی که در حال از دست رفتن است و...
اگر 40 حکایت ویا حدیث از نصرالدین اصل نه منتصب وآنها را بادل وجان وتفکر واکاویم به کشف والشهود دست مییابیم آیا حکایاتتان که برگزیدید اصلند؟ ایابه 40 میرسند ؟به هر حال ابر را خواندم واز این دست یافتم. قرین توفیفات الهی باشید.