لذت مطالعۀ این ترجمه: «خوب در مورد بالزاک چه میگویید؟ مردی که تمام وقتش را با لباس خواب صرف نوشیدن دهها لیتر قهوۀ تلخ میکرد. واقعاً دوست دارید دخترتان همسر یک همچین آدمی بشود؟ در مورد سارتر چی؟ بد از بدتر. یک مرد مقتدر و مستبدِ واقعی، یک آدم الکلی. او مرتب سیگار میکشید و ویسکی میخورد و علاوه بر اینها تا جایی که میتوانست قرص بالا میانداخت. اگر جایزۀ نوبلِ سوءمصرف مواد را به او میدادند، شرط میبندم ردش نمیکرد. سارتر آن زندگی سراسر ماجرا و وصلت غیررسمی را به سیمون دو بووار تحمیل...» (ص 72)