کتاب حاضر، داستانی است که نویسنده با بهرهگیری از باورها، فولکلورها و خردهفرهنگهای بومی آن را در قالبی مدرن ارائه کرده است. در این داستان دنیا در مدار عشق میگردد و این دلیل بزرگی است برای دوست داشتن. در داستان میخوانیم: «اطراف را نگاهی کردم. کسی حواسش به من نبود. سریع نشستم و از زیر همان سنگ همیشگی نامه «جلال» را برداشتم. ناخودآگاه آن را گذاشتم روی سینهام. طاقتم طاق شد برای خواندن عاشقانههای شیرینش. تای نامه را که باز کردم، انگار خودش هم آنجا بود».
کتاب همه عاشقانه های من