کتاب قرنطینه

Gharantineh
کد کتاب : 56236
شابک : 978-6009882601
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 52
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
قسمت هایی از کتاب قرنطینه (لذت متن)
یادت می آید؟ چه اندک بودیم! ذره ای. قطره ای. دانه ای. نوزاد خاک و آب، سبز تن می مکیدیم نور را. یادت می آید؟ چگونه تو برگ شدی من ساقه ای نازک، تو ماهی و من آفتاب پرست. یک بار هم پرنده بودیم، و چه رقص ها که نکردیم در آبی آسمان از برای ابرها. یادش بخیر.. آن فراموش گشته دوران ها. یادت می آید؟ پیش از شروع این نمایش مضحک چندین و چند هزار ساله بود، روزی که سنگ را از زمین برداشتیم با دو دست نورسته ی لرزان خود و روزی که خوشه ی گندم را بوییدیم. تو ترسیده بودی که این دیگر چیست و من که هنوز شمردن نمی دانستم خیره به آن همه دانه می نگریستم. و روزی از همان روزها بود که تخیل را شناختیم و روزی دیگر توهم جانشین حقیقت شد. و ما، چه افسانه ها که به هم نبافتیم، چه دروغ ها که نگفتیم و چه کارها که نکردیم. کدام درخت؟ باور می کنی! فراموش کرده ای که چرا؟ سرعت فراموشی می آورد؟ اندیشه گم می شود در زیستن با خود پرت افتاده از خویشتن؟ چیزی که دیگر نمی دانیم چی ست گم شده است. چیزی که داشتیم و دیده نمی شد مگر در نگاه، نگاهی که دیگر نگاه دیرین نیست. یادت می آید زمانی را که از حیوانات درنده می هراسیدیم و نه از بی رحم هم نوع درنده خوی خود؟