«یک دختربچه با تکه گچی که از مدرسه دزدیده بود، من را روی این دیوار نقاشی کرد و چون یک پاسبان نزدیک می شد، دخترک با عجله فرار کرد. فقط سه پا برایم کشیده بود، این طوری شد که من چلاق شدم و اسم خودم را گذاشتم گربه ی لنگ. کمی هم سرفه می کنم، چون دیوار نمناک است. تمام طول زمستان را اینجا گذراندم.» یاس به دقت به دیوار نگاه کرد. جای خالی گربه ی لنگ رویش باقی مانده بود. انگار نقاشی از جایش کنده شده بود.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.