این کتاب بیانی روان و سلیس دارد و از دید سوم شخص ماجرای مردی تنها و رنجور را روایت می کند که با پای گذاشتن به گوشه گوشه خانه یاد و خاطره بی بی برایش زنده می شود و حسرت به جانش می دود. داستان در حال و هوای روستا و دوران خان و خان بازی جریان دارد و روزگار آفلو را به تصویر می کشد.