نمایشنامه ای چهار پرده ای درباره ی دختری به نام نهال که همراه پدرش، ناصر، به جزیره ای دورافتاده تبعید می شود. نهال که چهره ای زیبا و قلبی مهربان دارد، دل به پسر یکی از بزرگان جزیره می بندد، این در حالی است که دست سرنوشت تقدیر دیگری را برایش رقم زده؛ او باید عروس فرماندار شود.