براعت استهلال، آن است که مصنّف یا شاعر، در ابتدای خطبهٔ کتاب یا مطْلع قصیده، الفاظی چند ایراد کند که خواننده به محض خواندن آن، از مقصد و مراد نویسنده و گوینده آگاه شود.۱ براعت استهلال __ که ما، در این کتاب، به اختصار، آن را " استهلال" می گوییم و یا به فارسی متداول، " خوشْ آغازی" می نامیم __ درگذشتهٔ ادب فارسی، غالبا در باب شعر و نظم به کار رفته است؛ چنانکه اگر شاعری، قصیده، قطعه یا غزلی می سرود و در محضر جمعی می خواند (یا واگذار می کرد که خوشْ صداییْ آن را بخواند) و مخاطبان، در همان ابتدای شعر، به وجد می آمدند و به تأیید و تحسین می پرداختند، و به زبان امروزی " با مفهوم شعر، ارتباطْ برقرار می کردند"، نشانهٔ براعت استهلال بود و قبولْ افتادن حرکت آغازین اثر. البته این اصطلاح ادبی، در باب " فصل گشایش" یا خطبهٔ کتاب های نثر نیز به کار رفته است.
جلد دومش اسمش چیه؟ اولی لوازم نویسندگی بود و این سومیه، لطفا راهنمایی کنید.
منم دنبال اسمش هستم اما فکر کنم توی لوازم نویسندگی اشاره ای بهش داشته و اونم الزامی نبودن طرح هست. یعنی طرح ، جزو حتمی و ضروری برای نوشتن داستان یا رمان نیست از نظر ایشون
مگه میشه نادر ابراهیمی کتابی بنویسه و بد باشه؟
کتابهای نادر ابراهیمی بی نظیرن بی نظیر