کتاب پیش رو در قالب رمان نوشته شده است و بر اساس احادیث و روایات تاریخی زندگی حضرت را از بدو تولد تا به آخرین روز پوشش میدهد.
دقیقتر بخواهیم بگوییم، از آغاز روزهایی خوش در آغوش پدر و مادر بزرگوارشان حضرت خدیجه سلام الله علیه تا افتادن به مصاعب در سالی که رسول الله همسر و عمویش را از دست داد. سالی که بعدا « عام الحزن» نام گرفت. پس از آن هجرت به معیت «فواطم» و مولانا امیر المومنین علیه السلام تا زیستن در مدینه و نهایتا از دست دادن پدر و رو به رو شدن با هجوم «غاصبین» پشت در همان خانه که جبرئیل امین واردش نشده بود، مگر آنکه ماذون بود.
روایت زندگی «ام الائمه» این بار آمیخته شده است با یک روایت دیگر از زندگی و زمانهی خود ما و به خوبی این دو روایت بسیار مستقل از هم از نظر محتوی با یکدیگر آمیخته شدهاند.
رمان « رسیدن به خاتونی که میرود» داستان حیات و ممات «انسان کامل» است، داستان «دختر» است، «نبی پرورد».
داستان همسر است که یکه و تنها پای «امام» ایستاد.
داستان مادر است که «حسنین» را به عالم هدیه کرد.
داستان «رسیدن به خاتونی که میرود» داستان زندگی و شهادت «علت خلقت» است.
کتاب رسیدن به خاتونی که می رود