تابستان بچه ماهی 'داستان بلندی است که نویسنده عواقب خشکسالی و کم آبی را در قالب سرگذشت ماهیهای یک رود به تصویر میکشد .داستان در دو فضا اما در عرض یک دیگر به پیش میرود .بخشی از جریان داستان را سوزنبان پیری تشکیل میدهد که در روستایی نزدیک یک ایستگاه متروکه راه آهن زندگی میکند. او همسرش را از دست داده و تنها مونسش سگی است که سالها در کنار اوست. روایت دیگر داستان, زندگی معلم پیری است که بازنشستگی را در روستایی میگذراند که اکنون پس از دو سال خشکسالی به تدریج خالی از سکنه میشود. دغدغه اصلی سوزنبان این است که از خشک شدن رود و مرگ روزانه هزاران هزار ماهی جلوگیری کند .اما بخش اصلی داستان, در دنیای ماهیها جریان مییابد و آن سرگذشت ماهیهای رود است که با کاهش تدریجی آب رودخانه روبهرو میشوند .در این بخش, سه ماهی برادر به نامهای 'چشم ستاره', 'چشم آبی 'و 'باله بلند 'که با پدرشان زندگی میکنند, با فاجعه مرگ تدریجی رود مواجه میشوند و برای گریز از این وضع یا قبول آن, در کنار ماهیهای با تجربه, سرگذشتی خواندنی یافتهاند .از طرفی, مراجعات مکرر سوزنبان به بخشداری برای نجات ماهیها و انتقال آنها به آب پشت سد به جایی نمیرسد ;از این رو او به تنهایی دست به کار میشود و با دو سطل کهنه تا آن جا که میتواند ماهیها را نجات میدهد .با این همه, هزاران ماهی در اثر خشکسالی و کم آبی در آن رودخانه خشک شده تلف میشوند. . .
کتاب تابستان بچه ماهی