در سال ۱۹۸۰، لویی آلتوسر فیلسوف نامدار فرانسوی و استاد میشل فوکو و ژاک دریدا، همسر خود را خفه کرد. کتاب حاضر به این جنایت عجیب اشاره دارد و دکتر حامد فولادوند، مترجم این اثر، پی گفتاری با عنوان “چرا برخی از فیلسوفان زن خود را میکشند؟” تدوین کرده و به شرح مضامین فلسفی آخرین نوشتهی یاسمینا رضا، نویسنده ایرانیالاصل ساکن فرانسه پرداخته است.
سحرگاه روز ۱۶ نوامبر سال ۱۹۸۰؛ در پاریس حادثهی عجیب و باورنکردنی اتفاق میافتد. صدای زنگ درب، پی ار اتی ین، پزشک درمانگاه مدرسه عالی نورمال را از خواب بیدار میکند.
لویی آلتوسر فیلسوف مشهور مارکسیست و از مدرسان و ساکنان قدیمی مدرسه، جلوی او ایستاده و حرفهای بی سر و ته زمزمه میکند. پزشک که وضع آشفتهی آلتوسر را مشاهده میکند، نگران میشود و او را تا اتاقش همراهی میکند و با تعجب جسد همسر آلتوسر را بر روی تخت میبیند.
چند ساعتی است که لویی آلتوسر، هلن ریتمن را خفه کرده است! به زودی فیلسوف قاتل را به تیمارستان سنتآن هدایت میکنند و خبر این حادثهی هولناک در روزنامهها، محافل فرهنگی و دانشگاهی فرانسه و جهان پخش میشود.
دوستان و شاگردان آلتوسر از فاجعه مطلع میشوند و بسیاری از اندیشهورزان جدید مانند میشل فوکو و ژاک دریدا ترجیح میدهند در این مورد سکوت اختیار کنند.
گفته میشود که فردای روز جنایت فرانسوا میتران، رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه، شخصا به جراید و رسانهها توصیه میکند که در این مورد جنجال برپا نکنند زیرا به رغم وقوع این حادثهی تراژیک و دل خراش او لازم میداند اعتبار فرهنگی فرانسه آسیب نبیند و سابقه درخشان این چهره نامدار اندیشه معاصر نیز مخدوش نشود.
یاسمینا رضا، بافت نوشتهی حاضر را که شامل مکاتبات میان چهار شخصیت اصلی داستان است از حادثه واقعی فوقالذکر اقتباس کرده است. شخصیتها و مضامین و دو موضوع کلیدی، یعنی زن و فلسفه و فلسفه به مثابه هنر زیستن از نکاتی هستند که در جستار انتهایی کتاب به آن پرداخته شده است.
کتاب سوار بر سورتمه ی آرتور شوپنهاور