کتاب تحلیل کاربردی خواب و رویا

و خداوند به یوشع گفت: «و بنگر که من جریکو را در دستان تو قرار دادم... و تو و همه مردان جنگی ات باید یک بار دور شهر بگردید. این کار را شش روز انجام دهید و هفت روحانی پیشاپیش تابوت مقدس هفت شیپور از شاخ قوچ را حمل کنند و در روز هفتم، هفت بار به دور شهر بگردید و روحانی ها در شیپورها بدمند و زمانی که آن دم بلند را در شاخ قوچ دمیدند و زمانی که شما صدای شیپور را شنیدید، همه مردم با صدای بلند فریاد کنند؛ و دیوار شهر فروخواهدریخت و هرکس از فردی که درست در جلویش است، بالا خواهد رفت... این داستان به واقعه ای برمی گردد که باید در حدود 1500 تا 2000 سال پیش ازمیلاد مسیح اتفاق افتاده باشد و براساس یک سنت شفاهی به ما به ارث رسیده است. اگر به داستان در سطح نمادین نگاهی بیاندازیم، حاوی اصل کهن الگویی شگفت انگیزی است؛ روش راهیابی به تضادهایی درونی که به نظر غیرممکن می رسند. در این افسانه خاص، مردم بر علیه حصاری برمی خیزند که کاملا غیرقابل نفوذ است. این حصار دارای دیوارهایی است که توسط هیچ نوع ابزاری که در اختیار آن قوم بوده، قابل شکاف یا شکستن نیست. اما رهنمودی به آن ها داده می شود: آن ها باید مراسم ساده و روزانه پیاده روی به دور دیوارهای جریکو را انجام دهند. آن ها هیچ حمله مستقیمی انجام نمی دهند، زیرا هیچ حمله ای نمی تواند موفقیت آمیز باشد. بالاخره پس از انباشت این راهپیمایی های آیینی، به صدا درآوردن شیپورها و فریاد زدن ها، اتفاقی می افتد: دیوار فرومی ریزد. زندگی درونی ما معمولا مانند سفری از یک جریکو به جریکوی دیگر است. ما پیوسته در برابر موانع درونی مان که به نظر شبیه قلعه هایی با دیوارهای غیرقابل نفوذ و حفاظت شده می آیند، قیام می کنیم. گاهی اوقات ما به آن ها عقده های خودکار می گوییم؛ زیرا آن ها عقده هایی اند که کاملا خارج از حوزه تأثیر و دانش ذهن آگاه ما هستند. ما تنها می توانیم ازطریق خرابی هایی که در زندگی و عواطف ما پدید می آورند از آن ها آگاه شویم. اکثر ما تضادها را زمانی در زندگی مان تجربه می کنیم که ما را پاره پاره می کنند و به نظر غیرقابل حل می رسند. ما دیگر نمی توانیم راهی برای پیشروی، مکانی برای ایستادن و یا روشی برای رسیدن به نتیجه پیدا کنیم.

زمانی که تخیل فعال را وارد زندگی تان می کنید، از طیف وسیع نیازهایی که از شما برطرف می کند شگفت زده خواهید شد. در یک زمان تخیل فعال می تواند به شما کمک کند تا تضادهای روزمره و عملی تان را حل کنید؛ مانند این که فرزندتان را به کدام مدرسه بفرستید یا پول تان را چگونه خرج کنید.

کهن الگوها به همراه تمام نیروهای غریزی سرکوب شده شان از درون جنگل ازلی، غلیان می کنند و مانند حیوانات وحشی طبیعت، کوچک ترین ارتباطی با مفاهیم انسانی عدالت، انصاف و اخلاق ندارند.