کتاب پیام

Message from Nam
کد کتاب : 67702
مترجم : فرشته پزشک
شابک : 978-6008631200
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 358
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1990
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

«دانیل استیل» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب پیام اثر دانیل استیل

کتاب «پیام» رمانی نوشته «دانیل استیل» است که اولین بار در سال 1990 به چاپ رسید. قهرمان زن داستان، «پکستن اندروز» نسبت به توقعاتی که از دختران و زنان جنوبی می رود، احساس بیزاری می کند و به دانشگاه کالیفرنیا در «برکلی» می گریزد، جایی که در آن به تحصیل در رشته روزنامه نگاری می پردازد و بلافاصله عاشق یک دانشجوی حقوق به نام «پیتر ویلسون» می شود. وقتی «پیتر» در ویتنام جانش را از دست می دهد، «پکستن» به عنوان خبرنگار به خط مقدم جنگ می رود و در آنجا با کمک دوستی سرسخت و حامی، نوشتن در یک ستون خبری موفق را به مدت هفت سال ادامه می دهد. اما برای او و افرادی که در ویتنام جنگیده اند، زندگی هیچگاه دوباره مثل قبل نخواهد شد.

کتاب پیام

دانیل استیل
استیل گاهی بر روی پنج پروژه از رمان هایش به صورت همزمان کار می کرد و بیشتر رمان های او پرفروش بوده است، فرمول او در داستان نویسی اغلب، شامل خانواده های ثروتمند رو به یک بحران است، در عین حال شگردها و چرخه های متناوب دیگری در آثارش مشهود است؛ از جمله تهدید توسط عناصر تاریکی مانند زندان، تقلب، باجخواهی و خودکشی. استیل همچنین مجموعه آثاری در زمینهٔ داستان کودکان و شعر دارد. کتاب های او به ۲۸ زبان ترجمه شده که تاکنون از ۲۲ جلد آنها اقتباس سینمایی یا تلویزیونی تهیه شده و دو اقتباس از کتاب هایش برن...
نکوداشت های کتاب پیام
Steel's fans will enjoy the emotional firestorm.
طرفداران «استیل» از طوفان آتشین عواطف در این کتاب لذت خواهند برد.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Steel is one of the best!
«استیل» یکی از بهترین ها است!
Los Angeles Times Los Angeles Times

A powerful and informative story.
داستانی قدرتمند و آموزنده.
Whispering Stories

قسمت هایی از کتاب پیام (لذت متن)
آن روز، از روزهای سرد و گرفته «ساوانا» بود و نسیم نسبتا تندی از سوی اقیانوس می وزید. برگ ها در «فورسایت پارک» روی زمین ریخته بود. چند زوج دست در دست قدم می زدند و تعدادی زن نیز آخرین سیگارشان را حین صحبت و قبل از بازگشت به کار می کشیدند.

در کلاس چهارم، سخنرانی درباره آزمون ورودی دانشگاه بود که هفته دیگر پیش از مراسم روز شکرگزاری برگزار می شد و در حالی که آن ها به سخنرانی گوش می دادند، خیلی دورتر در شهر «دالاس»، تیری شلیک شد. مردی سرشناس که اتومبیل تشریفاتی اش اسکورت می شد، روی دست همسرش که در کنار او بود، افتاد.

هنوز کسی نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده و سخنران همچنان درباره آزمون ورودی دانشگاه سخن می گفت. «پکستن اندروز» با خواب آلودگی ناشی از بی حوصلگی خود در ستیز بود، در آن اتاق بی تحرک ناگهان احساس کرد که حتی برای لحظه ای دیگر نمی تواند چشم هایش را باز نگه دارد.