1. خانه
  2. /
  3. کتاب شکار کبک

کتاب شکار کبک

4.75 از 2 رأی

کتاب شکار کبک

Partridge hunting
انتشارات: نشر چشمه
ناموجود
175000
معرفی کتاب شکار کبک
قدرت مردی آسیب دیده است، او در مدرسه تحقیر شده و توسط یکی از بستگانش مورد تجاوز قرار گرفته و پدرش بارها او را از نظر ذهنی درهم کوبیده است. پس از مرگ مادر، او قدرت تنها حامی خود را از دست داده است، تصمیم می گیرد متفاوت رفتار کند، خشونت خود را بر دیگران اعمال می کند. کتاب شکار کبک رمانی روانکاوانه درباره مردی است که فقط مادرش را دارد و همه او را آزار می دهند. تغییر این شخصیت و نگاهش به اطرافیان داستانی جذاب و هیجان انگیز را برای خواننده رقم می زند.
کتاب شکار کبک نوشته رضا زنگی آبادی توسط نشر چشمه منتشر شده است. شکار کبک نمونه ای از یک رمان اجتماعی و روانکاوانه خوب است. این کتاب داستان مردی تحقیر شده را روایت می کند که توانست خود را تغییر دهد.
قسمت هایی از کتاب شکار کبک

دوباره لگد به در کوفت، سکینه که در را باز کرد باران و مرد عینکی و رگباری از فحش های رکیک به طرفش هجوم آوردند. پیرزن باشتاب پشت سرش راه افتاد. پدر لگدی به در اتاق کوبید و همان جا ایستاد. قدرت از همان شب اول می دانست خبر به پدر می رسد و حالا گمان می کرد خبر خیلی دیر به او رسیده است. پیرزن زیر باران، پشت سر مرد ایستاده بود و نمی دانست چه کند و چه بگوید. پدر دوباره هر چه فحش بلد بود پاشید میان دود معلق در اتاق. وقتی دید قدرت آرام و راحت نشسته است، رو به سکینه کرد: «خجالت بکش از خودت. بچای مردمه بدبخت کردی، ای هنوز بچه یه، دست از سرش وردار.» سکینه که خودش را به داخل اتاق رسانده بود، گفت: «کارت دعوت ندادم که، خودت جلو بچه تو بگیر.» هیچ کس نمی توانست دهن به دهن سکینه بگذارد. هیچ کس زورش به او نرسیده بود. زندان هم او را عوض نکرده بود.

پدر لگدی حوالهٔ قدرت کرد و سکینه جیغ زد: «برین گم شین. خونهٔ من جای دعوا نیس.» پدر دست قدرت را گرفت که او را با خود بکشد. قدرت دست بر سینه اش گذاشت و او را هل داد. پای پدر به چارچوب در گیر کرد و به پشت روی زمین افتاد. قدرت از اتاق بیرون رفت. یکی گفت: «درو ببندین بابا یخ کردیم، هر چی از سر شب زده بودیم پروند.»

نظر کاربران در مورد "کتاب شکار کبک"
7 نظر تا این لحظه ثبت شده است

یکی از کتاب‌های خواندنی ادبیات داستانی ایران است که در ذهن مخاطب قطعا ماندگار می‌شود. من دو روزه تمامش کردم با اینکه کند خوان هستم.

1403/01/17 | توسطافشار
0
|

شکار کبک داستانی جذاب و شاهدی بر اثرپروانه ایست. کتاب نابودی شخصیت یک کودک را در محیطی نشان میدهد که ابزارها و عاملیت‌ها برای سرکوب و نابود کردن عادی‌تر و بیشتر از ابزارها و عاملیت‌ها برای ساختن و پروراندن است. قدرت فرزند خانواده ایست که پدر این نام را برای تشخص برای فرزندش انتخاب کرده است درحالیکه نشانه‌های تشخص را اصلا نمیشناسد. و مادر تنها حامی غریزی قدرت است. اما سراسیبی زندگی قدرت هنگامی شروع میشود که روحش در مسلخ شهوت مراد تازه وارد سلاخی شد درحالیکه کودکی نازک و معصومش ساعتی قبل با دیدن مرگ کبکی که مراد سنگدلانه سرش را با یک پیچش از تن جدا کرده بود، به پایان رسیده بود! قدرت قربانی سبوعیت مردی شد که در صفحه آخر کتاب راست راست به مسیر خود ادامه داد و شاید خودش هم نفهمید که چگونه باعث این همه شقاوت در مسیر زندگی و سرنوشت قدرت و مقتولین این داستان شده است!

1402/08/12 | توسطشیرین رایگا - کاربر سایت
3
|

کتاب خوبی بود .. داستان جذاب و گیرایی داره ...

1401/06/19 | توسطعلی اکبر - کاربر سایت
4
|

به هیچ‌وجه شب سراغ خوندن این کتاب نرید! به خصوص آخرهای شب. جوری زمان‌بندی کنید که به خواب و خوراک‌تون هم برسید. "شکار کبک" مثل یه بچه‌ی بغلی‌‌یه همین‌که شروعش کنی دیگه نمیشه بذاریش زمین. جدا از کشش داستانی، جا به جایی زمان در این رمان خیلی حساب‌شده و استادانه‌ست. . . #معرفی_کتاب_با_ایران_کتاب

1401/06/13 | توسطحسین خاموشی
10
|

سلام - کتاب خون خرگوش از همین نویسنده را موجود کنید خریدم را تکمیل کنم

1401/05/17 | توسطعبدالرضا یوسفی میانجی
2
|

سلام - کتاب خون خرگوش را موجود کنید

1401/05/11 | توسطعبدالرضا یوسفی میانجی
3
|

یه داستان بسیار عالی و البته عمیقا ناراحت کننده که فکر می‌کنم هر کسی رو تا چند وقت درگیر خودش میکنه، اینکه نابود شدن زندگی افراد رو از زاویه نامعمول ببینی که باعث بشه دیگه جرات قضاوت کردن نداشته باشی

1399/05/26 | توسطنازنین مختاری کیا
9
|