قاسم هاشمینژاد در حیطههای گوناگونی طبعآزمایی کرده است؛ از شعر و داستان و رمان تا نقد ادبی، از تصحیح متون کلاسیک و عرفانپژوهی تا گفتگو با نویسندگان چون ابراهیم گلستان و هوشنگ گلشیری و نوشتن فیلمنامه.
در کتاب نقد وقت گویی بسیاری از تخصصهای او که به آنها اشاره کردیم، یکجا جمع شدهاند. نقد وقت فیلمنامه است اما فیلمنامهای تاریخی که به عرفان و شعر هم میپردازد. هاشمینژاد در نقد وقت به سراغ مولانا و شمس رفته و رابطۀ آنها را دستمایهی این فیلمنامه قرار داده است. موضوعی جذاب که افسانه و واقعیت و تاریخ در آن به هم آمیختهاند.
در نقد وقت نویسنده سراغ مقطع حساسی از زندگی مولانا رفته است، مقطعی که افکار و رفتار و دنیای مولانا تحت تاثیر شمس به کلی دگرگون میشود. هاشمینژاد سعی کرده است به شکلی موجز این برش از زندگی مولانا را در قالب فیلمنامه و به شکلی جذاب و دراماتیک روایت کند.
فیلمنامه ریتمی تند دارد. نویسنده با خلق صحنههایی که تقریبا همه کوتاه و موجز هستند به این ریتم دست یافته است. این ریتم خواندن اثر را راحت و لذتبخش میکند. دیالوگها هم با اینکه کوتاه و موجز هستند، اطلاعات لازم را به خواننده میدهند و او را با شخصیتها همراه میکند. هاشمینژاد توانسته با دیالوگهای مناسب، بافت اجتماعی دورۀ مورد نظرش را بسازد و عدم درک رابطهی مولانا و شمس را از سوی نزدیکان مولانا و جامعهی آن زمان نشان بدهد.
او با این شیوه و نشان دادن شخصیتهای فرعی تلاش کرده است تا به روایتی چند صدایی برسد و طیف گستردهای از صداها و دیدگاهها را در عصر مولانا نشان دهد.
انتخاب مکانهای متعدد و متنوع برای محل وقوع رخدادهای داستان از امتیازات دیگر فیلمنامه است. مکانهایی چون بازار، بیابان، محل درس و مجلس مباحثه برای رویارویی شخصیتها و خلق صحنهها انتخاب شده است، این امر از نظر بصری فیلمنامه را جذاب کرده است و علاوه بر آن، بخشی از ابعاد شخصیت مولانا را نیز نشان میدهد. نویسنده با این ترفند مولانا را شخصیتی اجتماعی به تصویر میکشد. او عارفی عزلتگزین و اجتماعگریز نبوده و همواره در میان مردم بوده است.
در یک اثر تاریخی، نشان دادن زندگی روزمره و جزییات زندگی مردم در آن دورهی بهخصوص برای باورپذیر شدن روابط شخصیتها و بافت اجتماعی قصه امری ضروری است تا فضای داستان را عینیتر و ملموس کند. هاشمینژاد به این موضوع واقف بوده و با بهرهگیری از جزییات زندگی مردمان عصر مولانا، روایت داستانش را جذاب و امکان همراهی و همدلی خواننده با شخصیتها را فراهم کرده است.
معمولا خواندن فیلمنامه به آسانی خواندن رمان و داستان نیست، اما زبان ویژه، قصهی جذاب، ریتم مناسب، تنوع بصری به همراه دیالوگهایی کوتاه و موجز، نقد وقت را خوشخوان کرده است و میتوان آن را در یک نشست خواند.
کتاب نقد وقت