1. خانه
  2. /
  3. کتاب سرزمین نوچ

کتاب سرزمین نوچ

4.75 از 2 رأی

کتاب سرزمین نوچ

The Gloppy Land
انتشارات: افق
ناموجود
85000
معرفی کتاب سرزمین نوچ
«سرزمین نوچ» اولین رمان کیوان ارزاقی است. او حالا دیگر تا حدودی نام خود را در ادبیات ایرانی و در حوزۀ رمان فارسی تثبیت کرده است. «بی‌نازنین»‌، «سنگ سین آخر»، «زندگی منفی یک» از کارهای بعدی اوست.
رمان «سرزمین نوچ»‌ سال ۱۳۹۱ چاپ شد و توانست چندین جایزه هم بگیرد، از جملۀ آن‌ها می‌توان به جایزه جلال ال‌آحمد اشاره کرد.
ارزاقی در همین اولین رمان خود نشان داده است که دغدغه دارد و سعی می‌کند با زبانی ساده، روایت‌گر واقعیت‌هایی عینی و ملموس باشد. او در «سرزمین نوچ» ‌به سراغ یکی از معضلات مهاجران رفته است، یعنی طلاق و جدایی بعد از مهاجرت.
یکی از مواردی که برخی زوج‌های ایرانی، بعد از مهاجرت‌ با آن مواجه می‌شوند، عدم تحمل، درک و پذیرش یک‌دیگر است. رمان «سرزمین نوچ»‌ در دسته‌بندی رمان‌های ادبیات مهاجرت قرار می‌گیرد. نویسنده در این رمان نشان داده که دغدغه‌های اجتماعی دارد. او سعی کرده است با زبان ساده، روایت‌گر احوال یک زوج ایرانی باشد به نام‌های آرش و صنم که سال‌هاست به آمریکا مهاجرت کرده‌اند و حالا زندگی‌شان در آستانۀ فروپاشی است.
آرش راوی رمان است. او از زبان خودش داستان را روایت می‌کند و جلو می‌برد. رمان در فضا و محیط فرودگاه شروع می‌شود. داستان روایت‌گر حال و روز کنونی این زوج است. البته نویسنده مدام با فلش بک، از گذشته این زوج به ما اطلاعات می‌دهد. ما با فلاش‌بک‌ها همراه می‌شویم و درباره زندگی آن‌ها در ایران هم مطلع می‌شویم، این‌که چه حال و روزی داشته‌اند و چرا تصمیم به مهاجرت گرفته‌اند و... بعد از فلاش بک‌های متعدد و اطلاعاتی که از آن‌ها به دست می‌آوریم، با آن‌ها در زمان حال درگیر می‌شویم. اینکه چه شده زندگی‌شان به بن‌بست رسیده و حالا چه حال و روزی دارند.
«سرزمین نوچ»‌ ساده و خوش‌خوان است و بر بستری از روایت‌های واقع‌گرایانه جلو می‌رود. ارزاقی در اولین رمان خود، برخی از معضلات و مشکلات خانواده‌ها را پس از مهاجرت مطرح می‌کند. آن دسته از خوانندگانی که ادبیات مهاجرت را به طور جدی دنبال می‌کنند، می‌توانند این رمان را دست بگیرند و با وجود برخی ایرادات در ساختار آن، از خواندن آن پشیمان نشوند.
درباره کیوان ارزاقی
درباره کیوان ارزاقی
کیوان ارزاقی متولد ١٣٥١ با کتاب سرزمین نوچ وارد عرصه نویسندگی شد و سپس رمان‏ های زندگی منفی یک، بی‏ نازنین و شورآب را نوشت. ارزاقی از اهمیت انتخاب اسم کتاب گفت و اینکه دوست دارد طیف وسیعی کتاب‏ هایش را بخوانند. او که در شورآب هم رگه ‏هایی از مهاجرت را آورده، معتقد است در ادبیات و سینما آن‏طور که باید به مهاجرت پرداخته نشده. او در این مصاحبه از علاقه‏ اش به ایران می ‏گوید امیدی که به فضای ادبیات دارد و انرژی‌ای که از آن می ‏گیرد هر چند بی‏انگیزگی این روزها باعث می‏ شود که آثار بعدی دیرتر اتفاق بیفتند.
قسمت هایی از کتاب سرزمین نوچ

هنوز عماد روی صندلی ننشسته که صنم می گوید: «عماد، تو هنوز از کارم چیزی نگفتی.» ... اوه... یادم رفته بود. چند وقتی بود که آلکس دنبال کارمند می‌گشت. چون خیلی از مشتری‌هاش ایرانی‌اند، می‌خواد یه کارمند ایرانی بگیره. تو هم که انگلیسی‌ات خیلی خوبه. بهش گفته بودم داری می‌آی. صنم با موهاش بازی می‌کند. زل‌ زده است به اتوبان.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب سرزمین نوچ" ثبت می‌کند