1. خانه
  2. /
  3. کتاب قرمز باش یا بمیر

کتاب قرمز باش یا بمیر

نویسنده: دیوید پیس
5 از 1 رأی

کتاب قرمز باش یا بمیر

Red or dead : a novel
انتشارات: گلگشت
٪15
559000
475150
معرفی کتاب قرمز باش یا بمیر
رمان بلند و چشمگیر "قرمز باش یا بمیر" نوشته‌ی دیوید پیس، با روایتی کم‌نظیر از دوران سرمربی‌گری بیل شنکلی در باشگاه فوتبال لیورپول را از سال ۱۹۵۹ تا کناره‌گیری ناگهانی‌اش در سال ۱۹۷۴ بازمی‌آفریند. اما این کتاب، برخلاف انتظار، یک زندگینامه‌ی ورزشی مرسوم نیست؛ بلکه اثری حماسی، تأمل‌برانگیز و آیینی است که مفاهیمی چون زمان، تکرار، ایمان، سخت‌کوشی و میراث را به نحوی وسواس‌گونه و عمیق واکاوی می‌کند.
نثر مینیمالیستی و موسیقایی پیس، با تکرارهایی سنجیده و پرطنین، ضرب‌آهنگ زندگی شنکلی را بازتاب می‌دهد؛ ضرب‌آهنگی که با تمرین‌های روزمره، آداب روز مسابقه و نظم بی‌وقفه‌ی کاری او گره خورده است. جملاتی چون «بیل از روی صندلی‌اش بلند شد. بیل نس را بوسید...» بارها در روایت تکرار می‌شوند و ریتمی هیپنوتیزم‌کننده پدید می‌آورند. این تکرار، نه‌تنها ملال‌آور نیست، بلکه غوطه‌ورکننده است و مخاطب را وا می‌دارد تا با تجربه‌ی روزمره و یکنواخت شنکلی، معنای تلاش، انتظار و گذر زمان را از نو بفهمد. رمان اگرچه از لحاظ زمانی به‌صورت خطی پیش می‌رود، اما در بافتی چرخه‌ای و ریتمیک می‌تپد؛ گویی با هر تکرار، معنا، شخصیت و همبستگی عمیق‌تری پدید می‌آید. منتقدی به‌درستی گفته است: «برای درک شنکلی، باید روزمرگی او را زیست. صلح نشان می‌دهد که با وجود دستاوردها، شکوه چیزی زودگذر است».
موضوعات مهمی که در این رمان به آن پرداخته شده است عبارتند از:
۱. آیین و وسواس:
زبان تکرارشونده‌ی پیس، بازتابنده‌ی وسواس آیینی شنکلی به فوتبال است. این ورزش، برای او نه صرفا یک شغل، بلکه نوعی ایمان و انضباط معنوی است که از مسیر تکرار، قوام می‌یابد.
۲. فرهنگ کار و جمع:
پیس با ظرافتی مثال‌زدنی، روح جمعی شهر لیورپول، هواداران کوپ، همبستگی در رختکن و فوتبال را به‌مثابه‌ی هویت اجتماعی به تصویر می‌کشد. آوازهای دسته‌جمعی، سرودها و فضای اشتراکی، نشان‌دهنده‌ی پیوند ناگسستنی میان فرد و جمع در دل روایت‌اند.
۳. شکوه و فناپذیری:
"قرمز باش یا بمیر" پیوسته بر گذرا بودن موفقیت و شکست تأکید دارد. جملاتی مانند «اولی اول است، دومی هیچ‌کجاست» نه‌فقط شعاری فوتبالی، که انعکاس فلسفه‌ای عمیق‌ترند. در واپسین فصل‌ها، شنکلی در برابر بازنشستگی چونان فرجامی محتوم، سکوتی تأمل‌برانگیز پیش می‌گیرد.
۴. نثر تجربی و مدرنیستی:
زبان پیس تحت تأثیر گرترود استاین و جیمز الروی، ساده و تکرارشونده اما از نظر ریتم و بافت، پیچیده و مدرن است. تکرارها همچون مانترایی ادبی عمل می‌کنند که از طریق کمینه‌گرایی، نوعی شتاب روایی خلق می‌کنند؛ گویی با مجسمه‌ای صوتی سروکار داریم، نه فقط متن.
"قرمز باش یا بمیر" فراتر از یک روایت ورزشی، اثری ادبی با وزن و وسعت حماسه است؛ کتابی درباره‌ی کار، ایمان، تکرار و میراث. دیوید پیس با زبانی مینیمالیستی و ساختاری تجربه‌گرا، روال خسته‌کننده‌ی تمرین و مسابقه را به مراقبه‌ای در باب انسان، جماعت و زمان بدل می‌کند. شنکلی در این اثر، نه‌فقط یک مربی، که تجسم مردی است ساخته‌شده از آیین، جمع، فداکاری و انزوا. این رمان نه فقط برای خواندن، بلکه برای زیستن نوشته شده است؛ تجربه‌ای ریتمیک، آیینی، جمعی و فراموش‌نشدنی - درست مانند تپش فوتبال در دل کوپ.
درباره دیوید پیس
درباره دیوید پیس
دیوید پیس (متولد 1967) نویسنده انگلیسی است. پیس به خاطر رمان های مجموعه ای در انگلستان، مجموعه کوارتت های سواری سرخ (1999-2002)، GB84 (2004)  The Dam انتا به عنوان یکی از بهترین رمان نویس های جدید انگلیس شناخته شد. دیوید پیس در دیوسبوری متولد شد و در اوست، غربی یورکشایر بزرگ شد. وی در مدرسه باتلی گرامر، کالج ویکفیلد و منچستر پلی تکنیک تحصیل کرد که در سال 1991 برای تدریس زبان انگلیسی به استانبول رفت. وی در سال 1994 به توکیو نقل مکان کرد و در سال 2009 به انگلستان بازگشت. وی در سال 2011 به توکیو بازگشت، زیرا نوشتن در انگلیس را دشوار تلقی می کرد. وی از زمان بازگشت به توکیو در سال 2011، در گروه ادبیات معاصر دانشگاه توکیو سخنرانی کرده است.
قسمت هایی از کتاب قرمز باش یا بمیر

نس سرش را تکان داد و لبخند زد. گفت برو و کاری که لازم است انجام بده عشق من. این شغل تو است و باید بروی. نیازی نیست که نگران من باشی. بیل گفت اما نگرانم. باید کنارت بمانم. نس بار دیگر سرش را تکان داد و گفت باید بروی عشق من. این کار تو است. شغلی که غذا برای میز ما مهیا می کند. شغلی که باعث می شود سقفی روی سر داشته باشیم. کار است. بیل گفت می دانم عشق من. می دانم که شغل من است اما من را از تو و مراقبت بودن دور می کند. این درست نیست، این نمی تواند درست باشد. نس گفت اما دخترها حواسشان به من هست. پس نیازی به حضور تو نیست عشق من. تنها جلوی دست و پا خواهی بود. بیل گفت شاید این دفعه باشند اما دفعه بعد چه. اوقات دیگری هست که این جا نباشم. همیشه در حال کار هستم و هیچ وقت پیشت نخواهم بود. وقتی به من نیاز داری و وقتی که لازم است پیشت باشم. می دانم که لازم است. نباید از تو غافل باشم. می دانم که باید کنارت باشم عشق من. نس خندید و گفت دیگر داری مزخرف می گویی. مزخرف زیاد عشق من. هرگز در تمام زندگی احساس نکرده ام که از من غافل شده ای. باورم کن. حتی یک بار.

نظر کاربران در مورد "کتاب قرمز باش یا بمیر"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کاری به این کتاب ندارم.چرا اینقدر سمت سیاهها غش میکنی مردک؟ خودت رو ماندلا فرض کردی مردک الدنگ؟

1403/01/19 | توسطآریا - کاربر سایت
2
|

مرسی عالی بود از مترجم خوب این کتاب هم تشکر میکنم واقعا کار ترجمه حرف نداشت .

1402/07/04 | توسطکینگ پاتریک - کاربر سایت
5
|