فلسفه و دین (1804) پیشروی کار اصلی شلینگ در مورد آزادی، تحقیقات فلسفی در ماهیت آزادی انسان (1809) در نظر گرفته می شود. شلینگ در فلسفه و دین این پرسش را مطرح می کند که چگونه فلسفه می تواند با شکست عقلانی نزدیک شدن به عالی ترین اصل هستی، مطلق (یا خدا) کنار بیاید. او استدلال می کند که تنها امکان شناخت مطلق در شهود عقلی نهفته است، که فراتر از حضور یا شهود دینی است. از نظر شلینگ، این وظیفه فلسفه است که روح را به سوی شهود نامتناهی سوق دهد: «همه فلسفه با ایده ای متحرک از امر مطلق آغاز می شود». در سالهای اخیر، ایدههای فلسفی شلینگ توسط متفکران معاصری مانند فیلسوف و نظریهپرداز روانکاوان اسلوونیایی اسلاوی ژیژک و نظریهپرداز فرانسوی «غیرفلسفه»، فرانسوا لاروئل، پذیرفته شده است
کتاب فلسفه و دین