کتاب خانواده شاد

Happy Family
راهنما ی پرورش فرزندان
کد کتاب : 79220
مترجم :
شابک : 978-6226829151
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 86
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1994
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب خانواده شاد اثر پرل درگو

این کتاب یک اثر درمانگر کم حجم اما جامع است که برای خانواده ها نوشته شده تا با ایجاد تغییر در باورها و خلق عواطف و رفتارهای صحیح، آن ها را از پیش نویس هایی که خواه یا ناخواه افراد را در شرایط گوناگون درگیر خود می سازند رها سازد و با ارائه اجازه ها و مراسم خانوادگی که خواننده به مرور در متن کتاب با آن آشنا می شود نه تنها راه را برای تربیت صحیح و سازنده کودکان فراهم آورد بلکه به بزرگسالان این فرصت را هدیه دهد تا کودک گمشده درون خود را بازیابند و به ترمیم آسیب دیدگی های او بپردازند.

کتاب خانواده شاد

پرل درگو
دکتر پرل درگو کارشناسی خود را در رشته فلسفه از کالج سوفیا، بمبئی و کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه از کالج الفین استون به پایان رساند. وی دکترای خود را در جامعه شناسی از دانشگاه بمبئی گذراند. پرل حرفه ای در موسیقی را برای آموزش در مشاوره خانواده ترک کرد و به عنوان روان درمانگر و مربی معتبر شناخته می شود. دکتر پرل مدرس مهمان بخشهای روانشناسی در چندین کالج، چه در هند و چه در خارج از کشور بوده است.
قسمت هایی از کتاب خانواده شاد (لذت متن)
اجازه برای کودک بودن به معنای اجازه برای وابستگی به شکلی سالم است، وابستگی متقابل به افراد، قابلیت خوشگذرانی، پذیرا بودن، آرام گرفتن مانند کودک و پذیرفتن اینکه دیگران از ما مراقبت کنند. این اجازه زمانی منتقل می شود که کودک بتواند بدون این که به طور جدی تنبیه شود یا فراتر از توانایی های خود مجبور به انجام کاری باشد اشتباه کند. این اجازه این امکان را به کودک میدهد که به شکل سالمی خودخواه باشد؛ در حقیقت، نوعی “بودن برای خود” را به شیوه ای روشن و همراه با احترام به خود در فرد تقویت می کند. وقتی به کودک می گویند “خوش بگذران”،” از غذا لذت ببر”، “برو با دوستانت اوقات خوبی داشته باش”، “بیا، من مراقبت هستم”، “بیا تا کمی تو را ماساژ بدهم”، “می خواهی بغلت کنم؟”، “البته که امشب می توانی دیرتر بخوابی، فردا تعطیل است” اجازه کودک بودن را به فرد می دهند. احترام قائل شدن برای لذت و سرگرمی به شکل سالم آن، شامل لذت های جسمی مانند شنا، غذا خوردن، خوابیدن، کوهنوردی و غیره این اجازه را به فرد منتقل می کند. دادن اطلاعاتی به کودک درباره جنسیتش و اینکه بگذاریم احساس خوبی درباره بدنش داشته باشد بخشی از این اجازه است. بدون داشتن این اجازه، دختربچه تبدیل به “مادر کوچک” می شود و پسربچه “صرفا پدر” خواهد بود. تحت تاثیر این مهار شخص با “نه گفتن”، رد کردن چیزی یا مخالفت با آن بسیار مشکل خواهد داشت. افرادی که کودکی خود را با مراقبت از کودکان دیگر یا والدین رها شده، آسیب دیده، رنج کشیده و عصبی خود از دست می دهند قربانی این مهار هستند. این احساس به راحتی، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود چرا که نسل جدید مجبور است از والدینی مراقبت کند که در کودکی خود کودک نبوده اند. با سلب آزادی از کودک بودن، مهار بچه نباش باعث می شود فرد دچار نوعی خیرخواهی بیش از حد و تمایل شدیدی به مراقبت از دیگران شود؛ چنین فردی حق لذت از زندگی، داشتن شخصیتی بی نظیر، خوشی، “خودخواهی” به شکل سالم آن یا تقاضای کمک از بیرون را به خود نمی دهد.