1. خانه
  2. /
  3. کتاب نی نی ها و پری ها 3

کتاب نی نی ها و پری ها 3

3.1 از 1 رأی

کتاب نی نی ها و پری ها 3

نی نی دختری
Nini-ha va Pari-ha
٪15
24000
20400
درباره افسانه شعبان نژاد
درباره افسانه شعبان نژاد
مي‌گويند اول ارديبهشت ماهِ سال چهل و دو در شهداد وقتي كه بلبل‌هاي خرمايي شاد از هواي بهاري، ‌لابه‌لاي شاخه‌هاي نخل اين سو و آن‌سو مي‌پريدند و آواز مي‌خواندند، صداي گريه‌هاي نازك و كشدار نوزادي كه هشتمين عضو از خانواده‌ي شعبان‌نژاد بود، به نرمي با صداي بلبل‌ها در هم آميخت. صدايش با نسيم ملايمي كه از كوير مي‌آمد و برگ‌هاي نارنج و پرتقال باغ را نوازش مي‌كرد، همراه شد.
آن نوزاد من بودم. نامم را افسانه گذاشتند و ناخودآگاه روحم را به شعر و قصه و افسانه پيوند زدند. اينگونه بخشي از آسمان آبي مال من شد. آسماني كه در خواب و بيداري به آن سفر كرده‌ام و سفر مي‌كنم.
قسمت هایی از کتاب نی نی ها و پری ها 3

مامان نی نی دختری، یک انگشتری داشت. نی نی دختری آن را برداشت. انگشتش را کرد تو انگشتری. انگشتره گشادبود. اندازه اش زیاد بود. افتاد پایین روی زمین و گم شد. نی نی دختری گریه می کرد های های: انگشترم گم شد وای! پری رسید. نی نی دختری را دید. اینوری شد. اونوری شد. قارقارپری شد. قارقارپری گفت:«کوچولوی نازنینم، انگشتری، هر جا باشه، برق اونو می بینم. بیا با هم بگردیم.»

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب نی نی ها و پری ها 3" ثبت می‌کند