کتاب کمی دیرتر

A little Later
کد کتاب : 7997
شابک : 978-9643376864
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 272
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 17
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب کمی دیرتر اثر سید مهدی شجاعی

شجاعی می خواهد در این این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، از دیدگاهی متفاوت به فضای منتظر جامعه امروزی بپردازد. وی سعی کرده رمان را با اتفاقی خاص و عجیب آغاز کند تا از همان ابتدا ذهن خواننده درگیر شود و تا پایان رمان همراه نویسنده باشد. ایده کلی رمان بر این اساس استوار است که جامعه امروزی علی رغم ظاهرش که نشان می دهد خواهان ظهور حضرت مهدی (عج) است اما در باطن اینگونه نیست، در باطن کسانی که فریاد آقا بیا آقا بیا سر می دهند زمزمه ای می گوید آقا نیا ما هنوز کلی کار داریم. چنانکه در ابتدای داستان می بینیم در جشن نیمه شعبان در مراسمی که همه یک صدا فریاد می زنند آقا بیا جوانی در سوی دیگر می گوید آقا نیا... گویی این جوان از صدای نهفته درون جامعه است صدایی که باید شنیده شود.

کتاب کمی دیرتر

سید مهدی شجاعی
سید مهدی شجاعی در سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد و هفده سال بعد با دیپلم ریاضی، برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد. او در بدو ورود به دانشکده، گرایش کارگردانی تئاتر را برگزید و حدود سه سال نیز با همین گرایش پیش رفت و عموم واحدهای کارگردانی را پشت سر گذارد. در این زمان که به سن بیست سالگی رسیده بود، از میان مسیرهای مختلف پیش رو، نویسندگی را به عنوان حرفه برگزید. به همین جهت از رشته کارگردانی به نمایشنامه نویسی و ادبیات دراماتیک تغییر جهت داد و همچنین با اعلام انصراف ...
قسمت هایی از کتاب کمی دیرتر (لذت متن)
خوشبختانه مواضع ما کاملا روشن و شفافه. ما قواعد و معیارها و چارچوبهای تعریف شده و مشخصی داریم.اگر ایشون در چاچوب ما بگنجن از حمایت ما برخوردار میشن و الا ... البته جایگاه امامت محل مناقشه نیست.ما در احوالات شخصی و امور فردی از ایشون تبعیت خواهیم کرد ولی دین در عرصه سیاسی و اجتماعی معیارها و مناسبات خاص خودش رو داره. مطمئنا ایشون هم توقع ندارن که ما خلاف مواضع سیاسیمون که مبتنی بر معتقدات دینی مونه عمل کنیم یا خدای نکرده دین و سیاستمون رو از هم جدا کنیم ...

مگه قصد و نیت مبرکتون پیاده کردن احکام الهی نیست؟ خب ما داریم همین کار رو می کنیم.شان شما اجل از اینه که شخصا وارد کارهای اجرایی بشین حضرتعالی از همون پشت پرده غیب همه اوامرتون مطاعه دستور بدین ما اجرا می کنیم...

تلخی حق، تو را از بیانش باز ندارد. حقیقت را بگو اگر چه تلخ باشد. و من -درست یا غلط- چون نوشتن اون رمان رو بیان واقعیت و حقیقت می دونستم دل دادم و از جون مایه گذاشتم. به خودم گفتم عموم کسانی که پیش از این، تقدیر و تحسینت می کردند، بعد از انتشار این کار، ممکنه تقبیح و نکوهشت کنند. و قرص و محکم به خودم جواب دادم: اگر این کار به حقه و قصد و نیت، جلب رضای خداست، چه باک از تقبیح و نکوهش دیگران...