افسانه میدگارد حکایتی بسیار جذاب و مهیج از سرگذشت پسری دارد که مادرش آدمیزاد و پدرش غیرآدمیزاد بوده و این امر ناخواسته او را به سرزمینهای افسانهای میکشاند که در آنجا تمام موجودات اهریمنی طمع به دست آوردن قدرت این جوان را دارند و برای آمدنش لحظهشماری میکنند.
و از این میان یک دختر زیبا روی از طایفه ثارها دشمنی نامشخصی با این پسر داشته و پیوسته درصدد کشتن وی است...
کتاب میدگارد ۳