1. خانه
  2. /
  3. کتاب هتل آنایورت

کتاب هتل آنایورت

3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
2.5 از 1 رأی

کتاب هتل آنایورت

Motherland Hotel
انتشارات: نشر چشمه
٪15
150000
127500
پیشنهاد ویژه
3.3 از 1 رأی

کتاب هتل مام میهن

Motherland Hotel
مترجم:
انتشارات: ایهام
٪20
92000
73600
پیشنهاد ویژه
3.3 از 1 رأی

کتاب هتل آنایورت

Motherland Hotel
٪20
145000
116000
معرفی کتاب هتل آنایورت
زبرجد ، آخرین عضو زنده مانده از یک خانواده مرفه عثمانی ، صاحب هتل آنایورت است که در نزدیکی ایستگاه راه آهن مستقر شده است. یک فرد درونگرای تنها و میانسال . زندگی ساده او توسط وظایف اداری روزانه و رابطه جنسی معمول و با خدمتکار هتل تعریف می شود. یک روز ، یک زن زیبا از پایتخت می آید که شب را در آن هتل سپری کند. او قول بازگشت در "هفته ی آینده" را نیز می دهد و ناگهان وجود مکانیکی زبرجد ، به طرز چشمگیر و غیرقابل برگشتی تغییر می کند. حضور زن اسرارآمیز او را هیجان زده کرده است و او در انتظار بازگشت زن زندگی خود را آغاز می کند. اما یک هفته می گذرد ، و سپس دیگری ، و هرچه خیال های او بیشتر وسواس گونه می شود ، زبرجد به تدریج چنگک هایش در واقعیت را از دست می دهد.

هتل آنایورت به عنوان رمان سال در زمان انتشارش در سال 1973 مورد تحسین قرار گرفت ، منتقدان از سبک تجربی ، عمق روانشناختی شدید آن و توصیف جنجالی از وسواس جنسی زبرجد حیرت زده شدند. با آنکه یوسف آتلیگان پیش از این به شهرت ادبی قابل توجهی دست یافته بود ، هتل آنایورت شهرت او را به عنوان یکی از مدرنیست های برتر ترکیه تضمین کرد.
درباره یوسف آتیلگان
درباره یوسف آتیلگان
یوسف آتیلگان (27 ژوئن 1921 ، مانیسا - 9 اکتبر 1989 ، استانبول) یک رمان نویس و درام نویس ترک بود که بیشتر به خاطر رمان هایش آیلاک آدام (لوتر) و آنایورت اتلی (هتل مادری) شناخته می شود. او یکی از پیشگامان رمان مدرن ترکیه است. رمان های او سبک روانشناختی داشتند و به درون مضامینی مانند تنهایی، سؤال، معنای زندگی می پرداختند.
نکوداشت های کتاب هتل آنایورت

هتل آنایورت یک شاهکار فوق العاده است. یک کابوس فوق العاده ی اگزیستانسیال، پرتره ای از یک روح گمشده در آستانه ی بهشتی که برای همیشه به تعویق افتاده است.

Alberto Manguel

کتاب کلاسیک نویسنده ی ترک تبار آتلیگان درباره ی بیگانگی، وسواس فکری و افولی سریع است. مطالعه ای نگران کننده از ذهنی که در خشونت فرورفته و از عقل کناره گرفته است.

Kirkus Reviews

یوسف آلتیگان به رمانی فوق العاده و بی زمان درباره ی وسواس فکری ارائه می دهد. یا یک شخصیت ضد قهرمان که هم قربانی است و قربانی کننده.

Esmahan Aykol, author of Divorce Turkish Style
قسمت هایی از کتاب هتل آنایورت

ن چای خواسته بود؛ می شه برام یه استکان چای بیارید؟ لطفا! اما او در قوری سه نفره برای زن چای برده بود. سینی کوچک در دست به آرامی در زده بود؛ بفرمایید! لبه ی تخت تکیه داده بود. پالتوش را از تن درآورده و ژاکت یک دست سیاه و گردن آویز نقره اش با حلقه های… یک آن نگاه شان گره خورده بود؛ زحمت تون دادم! تا آمده بود چیزی بگوید زن آدرس آن روستا را پرسیده بود و او…؛ پس اگه ممکنه فردا هشت صبح بیدارم کنید، لطفا! و انگار حرفی معمولی و دم دستی بگوید، اضافه کرده بود کارت شناسایی همرام نیست. صبح فردا تا به اتاق پا گذاشت بویش را به وضوح شنید و در را به سرعت روی خود بست.

چراغ لابی را خاموش کرد. ساعت را دست گرفت و پاورچین پاورچین از پلکانی با کف پوش مشمایی به سمت دو اتاق زیرشیروانی بالا رفت. یکی از دو اتاق زیرشیروانی ( همیشه بوی تند عرق می داد، آن که برای پیشخدمت بود، زن میان سالی که بسیار می خوابید، زود می خوابید و دیر بیدار می شد ) برای او بود و دیگری برای پیشخدمت. هر صبح باید تلوتلوخوران به اتاق پیشخدمت می رفت و او را از خواب سنگینش بیدار می کرد و هر شب ( خواب آلوده به اتاق او سر می زد؛ دمی کنار او که در خواب گران بود درنگ می کرد و دقیقه ای بر سروصورتش دقیق می شد. زن خوابالود فریاد می زد « هوووششش! سگ کثیف! »

بی پروا در اتاق پیشخدمت را باز کرد و چراغ را روشن. روی پستی وبلندی های لحاف هیچ تکانی دیده نمی شد. پاهای زن از لحاف بیرون افتاده بود؛ پاشنه های پینه بسته اش به سیاهی می زد. چراغ را خاموش کرد و از اتاق بیرون رفت. به اتاقش برگشت و با لباس روی تخت دراز کشید و منتظر ساعت شش صبح ماند؛ ممکن بود ساعت زنگ نزند، ممکن بود…. تا خود صبح چشم روی هم نگذاشت.

نظر کاربران در مورد "کتاب هتل آنایورت"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

عین له غریب افتضاحه نابلدترین و بی‌سوادترین مترجمیه گه به عمرم دیدم. بی‌سوادیش تو ترجمه اصطلاحات و سانسور زیاد یه طرف، خیلی چیزارو از خودش اضافه می‌کنه به داستان یا خیلی جاها فعل مثبت رو منفی میکنه و کل روند داستان عوض میشه. 🤦🏻‍♀️ یعنی از این آدم بدتر به عمرم ندیدم صد رحمت به مترجمای قدیمی مثل جلال یا یونسی

1403/08/24 | توسطبهار - کاربر سایت
0
|

هتل مام میهن😂😂😂 حالا این مترجم متوجه نشده که اسم خاص برگردانده نمیشه؟

1401/09/22 | توسطکاربر سایت
2
|

محتوا و ترجمه خوب نبود و داستان کتاب روان نبود و اولین کتابی بود که نصفه رهاش کردم ….

1401/07/25 | توسطمریم - کاربر سایت
0
|

من اصلا متوجه نشدم چرا انقدر حاشیه‌های زائد داشت، خیلی جاها خسته کننده بود. افرادی که خوندن نظر بدن شاید بنده اشتباه میکنم

1401/01/30 | توسطکتاب خوان - کاربر سایت
0
|

من اصلا متوجه نشدم دا

1401/01/30 | توسطکریم سمیرانتپه - کاربر سایت
0
|

یک شاهکار واقعی با ترجمه ضعیف عین اله غریب . امیدوارم ترجمه علیرضا سیف الدینی یا تهمینه زاردشت زودتر بیاد تا لذت خوندن این شاهکار بیشتر بشه

1399/09/24 | توسطکاظم صابر - کاربر سایت
4
|