به مفاهیم و موضوعاتی که اعتقاد و علاقه داشت، آفاق می داد؛ آن گاه در آن آفاق پرواز می کرد و از آن دور دست، چیزهایی را می دید که دیگران نمی توانستند. از جمله اموری که شریعتی خوب آن ها را شناخت و شناساند، شخصیت (امیر المومنین، حضرت فاطمه، امام حسین و حضرت زینب) بود؛ سلام الله علیهم. این کتاب، از باب نمونه به معرفی او از شخصیت حضرت زینب(س) می پردازد. نخست یادآوری می کند که از دوره آل بویه، سپس در دوران صفویه، مراسم عاشورا عمومی و میدانی شد. در دوره بویهیان، مردان و زنان سیاهپوش، در محله ها و معابر بغداد، به عزاداری می پرداختند. در عهد صفویان نیز به همین گونه بود که تا امروز ادامه یافته است. با همه ی کوشش ها و مجاهدت های شیعه که عاشورا زنده بماند، شخصیت دوم عاشورا ناشناخته بود و مقام واقعی بانوی بزرگ کربلا، حضرت زینب(س) چنان که باید تبیین نشده بود اما دکتر شریعتی در معرفی حضرت فاطمه (س) نیز توفیق یافت و آن حضرت را نه فقط در شعاع شخصیت پدر و همسر، بلکه به عنوان شخصیتی مستقل و الگویی برای همه زنان، فراروی همه عصر ها و نسل ها قرار داد و...
کتاب شعله بی قرار