این اثر دید متفاوتی به جنگ دارد و داستان پسر بچه ای را به تصویر می کشد که از تاثیرات مخرب جنگ بر زندگی اش بی نصیب نمانده است.
رمان حاضر از زبان پسر بچه ای به اسم ایاز، که معلمش اصغر واشنگتون لاک پشت صدایش می زند، روایت می شود. پسر بچه تنبل درس نخوانی که معلم همیشه او را تنبیه می کند. لاکپشت سرخورده میشود و پدر ناراحت از کتک خوردن فرزندش با واشنگتون دعوا می کند، او به این فکر است که روزی مقابل واشنگتون بایستد و بگوید: «من لاکپشت نیستم»!
کتاب من یک لاک پشتم