کتاب بی کرانگی

A Meditation on I Am
(تأملاتی درباره من هستم)
کد کتاب : 84232
مترجم :
شابک : 978-6227620269
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب بی کرانگی اثر روپرت اسپایرا

کتاب «بی کرانگی» اثری نوشته «روپرت اسپایرا» است که نخستین بار در سال 2021 به چاپ رسید. «اسپایرا» در این کتاب در مورد سرشت بنیادین انسان قبل از شرطی شدگی ها و قضاوت های ناشی از تجربه، تأمل می کند. او با نثر شعرگونه و خیال انگیز خود، حقیقت ساده ی بودن و زیستن را می ستاید—حقیقتی که سرچشمه خوشبختی و آرامشی است که انسان ها بیش از هر چیز دیگر به دنبالش هستند. نویسنده از آگاهی نسبت به بودن سخن می گوید که در ذهن همه ما، در قالب جمله «من هستم» نمود پیدا می کند: هویتی که به شکل موقت، رنگ تجارب مختلف را به خود می گیرد اما هیچ وقت تغییر شکل پیدا نمی کند و آسیب نمی بیند.

کتاب بی کرانگی

روپرت اسپایرا
روپرت اسپیرا (متولد 13 مارس 1960) یک معلم بین المللی "راه مستقیم" است، یک روش تحقیق معنوی از طریق گفتگو و نوشتن، و یک سفالگر برجسته انگلیسی و سفالگر استودیویی با کار در مجموعه های عمومی و خصوصی.اسپیرا در سال 1960 در لندن متولد شد. او از دانشکده هنر West Surrey فارغ التحصیل شد و دوره کارآموزی را در Wenford Bridge Pottery گذراند.وی ابتدا از سال 1980 تا 1982 نزد هنری هاموند و سپس نزد مایکل کاردو در Wenford Bridge Pottery تحصیل کرد.
نکوداشت های کتاب بی کرانگی
For seasoned spiritual seekers and newcomers alike.
مناسب هم برای جویندگان باتجربه در عرصه معنویت و هم برای تازه واردان.
Barnes & Noble

A contemplative poem about the impersonal, infinite nature of being.
شعری اندیشمندانه درباره ماهیت غیرشخصی و بی نهایت هستی.
Amazon Amazon

Read Spira's books, and be clarified.
کتاب های «اسپایرا» را بخوانید و به روشنی دست پیدا کنید.
Coleman Barks, translator of Rumi

قسمت هایی از کتاب بی کرانگی (لذت متن)
مکاشفه نوعی آگاهی حضوری است که فرد مکاشف، لحظاتی چند آن را تجربه می کند و با اتصال به منبع هستی، حقیقتی از حقایق جهان هستی را ادراک می کند و سرمست از لذت آگاهی می شود. باران این لحظات شگفت آور بدون تبعیض بر سر همه می بارد و نسیم معطر آن به مشام همه می رسد.

شوربختی آنجاست که غفلت و بی اعتنایی یا کاملا مانع از فهم و پذیرفتن مطلق هدایای هستی می شود یا از استمرار آن جلوگیری می کند. از این رو، از طریق مراقبه باید خود را در معرض تابش خورشید هستی قرار داد و پذیرای انوار آن شد و برای تداوم این مواهب عزم را بر نیازی ژرف و راستین به بهره مندی از آگاهی ناب و برین جزم کرد.

در این حال و هوا است که به تدریج سراسر زندگی آکنده از انوار آن می شود و انسان، انعکاس آن ها را در وجود خود مشاهده می کند، سپس درمی یابد این خود اوست که نه تنها آینه تمام نمای هستی بلکه متحد با هستی است.