ژانی گل،داستان یک فرد عادی فارغ از هرگونه اندیشه و مرام سیاسی است که تقدیر و تصادف او را در میدان سیاست قرار می دهد و به زندان می اندازد. در آنجا بر اثر ستم ها و شکنجه هایی که ماموران بی رحم رژیم حاکم عراق در حق او روا می دارند خواه ناخواه به طور کامل به سیاست کشانده می شود و روح عصیان در او سر می کشد. کسی که چند سال از بهترین سالهای عمرش را در زندان تلف می کنند، خانه اش را ویران می سازند و کسانش را در بمباران آبادی های ولایتش می کشند و دیگر علقه ای برایش باقی نمی گذارند که او را به زندگی عادی معمولی پای بند کند و لذا سر به کوه می گذارد و به نهضتی می پیوندد که برای احقاق حق مطلومان و ستمدیدگانی چون خود او علم شده است. (بدین گونه می بینیم که بیشتر ناراضیان جامعه را خود دستگاه و ماموران بی بند و بار او می آفرینند، چنانکه از یک آدم تقریبا بی تفاوت که در مبارزه مردم علیه دستگاه ظلم و جورو استبداد، چندان دخالتی نداشته است، مبارزی پرشور می سازند و به جان رژیم خود می اندازند).
کتاب ژانی گل