این کتاب کم حجم به نوشته آل احمد شامل شش فصل است و توصیفی جذاب از ماجرای تک گویی راوی، جلال، و همسرش، سیمین دانشور، درباره عدم توانایی آنها در صاحب فرزند شدن دارد. من با هیجان بسیار برای خواندن این کتاب آمادهام، زیرا مسئله تولد فرزند برای بسیاری از افراد یک مسئله مهم و حساس است و من مشتاق هستم تا بدانم که چگونه جلال و سیمین با این مشکل مواجه شدهاند و چه راههایی را برای حل آن تلاش کردهاند.
شروع کتاب با جمله "هر آدمی سنگی است بر گور پدرش" بسیار جذاب است و فضای معنوی و احساسی را به خواننده القا میکند. این جمله نشان از ارتباط عمیق جلال با گذشته و خانوادهاش دارد و نقطه شروعی استوار برای راوی برای شروع داستان خود است. من نمیتوانم صبر کنم تا ببینم که این جمله چگونه به داستان اضافه خواهد شد و چطور رابطه جلال با پدرش در طول داستان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
باورهای خرافی قدیمی و روشهای پزشکی، دو عامل مهم در تلاش جلال و سیمین برای فرزند دار شدن هستند. من همیشه به علاقهمند به فرصت های کتاب هستم که در مورد باورهای خرافی قدیمی و روش های درمانی سنتی صحبت کنند. من در خواندن درباره تجربیات جلال و سیمین در آزمودن این روش ها بسیار متحمس هستم. آیا آنها به نتایج مطلوب دست پیدا کردهاند؟ آیا روشهای خرافی قدیمی معتبر هستند یا نه؟
کتاب سنگی بر گوری