محلی برای پیدایش و توسعه ی افکار، حوادث و زبان.
این اثر، نشان دهنده ی پرشورترین مقاومت بلو در برابر جبر زمانه ی معاصر است.
این اثر، نشان دهنده ی هوش بدون محدودیت و توانایی های گسترده ی بلو در تحلیل و بررسی است.
تا اوایل بعد از ظهر همه مدارک لازم جمع آوری شده بود. ترایان با ماشین، زیر بارانی فوق العاده سرد، به کوره جسدسوزی رفت. بلوک های مسکونی کارگران و ساختمان های دولتی پوشیده از تصاویر عظیم رئیس جمهور بودند. صورتش که پنج طبقه طول داشت، با تندبارهای ناگهانی تکان می خورد. احتمالا به این شکل داشت با احساسات ناشی از فرا رسیدن کریسمس مبارزه می کرد. خودش را به مردم تحمیل می کرد. و سپس کوره جسدسوزی، بر نوک تپه، ساختمانی گنبدی شکل و عظیم. همان طور که می شود توقع داشت، در اراضی اطراف، درختان سرو کاشته بودند. در کنار درها شکل های نقش برجسته الهگان رحمت در حال سوگواری به چشم می خورد.
این جا نیز مثل جاهای دیگر، ترایان ظاهرا راه و چاه را می شناخت. کورد و مینا تا کنار میز پی اش رفتند (دفتری در کار نبود)، و آن جا با رفیق مدیر برنامه ریزی کردند. این مرد به تناسب سرمای سوزناک آن فضای مدور و بزرگ، لباس پوشیده بود. بلوز پشمی، شال و بارانی به تن داشت، و کلاه پوست. البته کلاه پوست هشترخانش اصل نبود. به هیچ وجه سختگیر نبود، هیچ نشانه ای از غم و حزن نیز در چهره اش دیده نمی شد، راستش بیش از حد معمول شاد بود، و خوش مشرب. حراف بود.
اگر شب آن قدر سرد و سیاه نبود، هیچ یک از این حرف ها به زبان آورده نمی شد. شب باعث می شد آدم اغراق کند.
یکی از مشکلات همیشگی انسان در زندگی و در هر سن و سالی، مشکل احمق نبودن بود.
سال بلو در کنار ویلیام فاکنر، ستون فقرات ادبیات قرن بیستم آمریکا را می سازد و نثر او مانند آثار هرمان ملویل غنی و سرکش است.