مهدی اسدزاده با کتاب آیا بچههای خزانه رستگار می شوند؟ خود را به ادبیات ایران معرفی کرد و بعد با رمان تحسین شدهی قوچ ثابت کرد با نویسندهای مواجهایم که راوی همهجانبهی طرد شدگان است. او در یازده داستان کتاب خون در روگ رویا نیستقدرت و انعطاف زبانیاش را به رخ کشیده و همچنین مثل اکثر داستان های قبلیاش سوژه هایی یافته که بسیار بدیع هستند.اسدزاده تبحر ویژه ای در دیالوگ نویسی دارد و داستان های کوتاه او از منظر هستی شناسانه به هم متصل می شوند. جهان داستان های مهدی اسدزاده شیطنت آمیز و پر از احتمالات روایی است. جهانی که در آن همه چیز می تواند در عین واقعی بودن خواب و خیال باشد.
کتاب خون در رگ رویا نیست