صوفی اساسا سکوت را بر سخن ترجیح می دهد. او نه به سخن، بلکه به عشق که آکنده از جوش و خروش است، فرامی خواند و از مخاطب خود می خواهد دریچه های روح خود را به جهان معنوی بگشاید؛ زیرا بر این باور است که زبان هرگز نمی تواند آن چنان که باید خدا یا عشق را بیان کند. از این رو، در موارد بسیاری، جانبداری خود از سخن گفتن به «زبان حال» و «زبان دل» را اظهار می کند. دعوت او به سکوت، به معنی دعوت به جان، حقیقت، معنی، معشوق، مشاهدة الطاف و عنایات خداوند و به طور خلاصه، دعوت به حال و زندگی معنوی و عرفانی است.
کتاب صوفی و زبان