نبرد زمانیکه به لایه های درونی وجود میرسد تازه ترسناک میشود. قهرمانانی که از خون و گلوله ترسی به دل ندارند، از زمزمه های شوم به خود میلرزند و ذهنشان به تاریکیهای بیانتها سقوط میکند. زمزمهای که گاه در گوشت و استخوان رسوخ میکند و گاه به میان سیمهای درهم تنیده و پردازندهها میخزد. در این لحظه مرز میان انسان و ربات درهم فرومیشکند. در چنین روزی که پیشگویان از دیدنش عاجزند، چهکسی می تواند به قضاوت بنشیند. زمانی که واقعیتها در شکستگی انوار حقیقت به هزاران شیوه رخ مینمایند! در این دریای اختلاف، یک جمله در تمام دهانها میچرخد: «شکافتگی آغاز خواهد شد و روز داوری کلید میخورد.»
کتاب ژند