جهان فیزیکی امری نیست که مربوط به خود جهان باشد بلکه بیشتر مربوط به خود ما است . از این قرار عالیترین وظیفه دانشمند فیزبک اکتشاف لیترین قوانین اساسی است که به صورتی منطقی می توان با آنها تصویری از جهان ساخت . ولی برای دست یافتن به چنین قوانین اساسی راء منطقی وجود ندارد و تنها راه موجود راه اشراق و علم حضوری است و آن از این احساس نتیجه می شود که در ماورای خواهر نظمی وجود دارد که تچر به این نظم موجود را محسوستر می سازد . آیا کسی حق دارد بگوید که هر دستگاه (سیستم) فیزیکی امکانپذ پر است و ارزش وسحت آن با دستگاههای دیگر برابر است به طور نظری در این طرز تفکر هیچ امر غیر منطقی وجود ندارد ، ولی تاریخ تکامل علم نشان داده است که در هر مرحله از پیشرفت ، یکی از ساختمانهای نظری قابل تصور مزیت و رجحان خود را بر دیگران اثبات می کند . . بر هر پژوهند؛ مجری این مسئله آشکار است که دستگاه اس نظریفیزیک بر جهان ادراکات حسی مشکی است و تحت نظارت آن قرار دارد ، گو اینکه هیچ راء منطقی وجود نداشته باشد
فقط میشه گفت کتابی خوب با ترجمه بد