برترین دنیاهای خیالی در داستان ها



با ما همراه شوید تا جهان های به یاد ماندنی در دنیای ادبیات را بیشتر بشناسیم.

می گویند افرادی که کتاب می خوانند، هزار زندگی را از سر می گذرانند و بدون هیچ هزینه ای سفر می کنند. این گفته برای مخاطبین داستان های «فانتزی»، شاید بیش از سایرین حقیقت داشته باشد؛ تنها ژانری که هر دنیای تخیلی در آن، بدون تردید یک ماجراجویی جدید و هیجان انگیز است.

 

 

«جهان سازی» در این ژانر، که سرشار از موجودات اسطوره ای، جادوهای خطرناک، سیستم های سیاسی پیچیده و مناظر عجیب و غریب است، یکی از اصلی ترین عوامل علاقه ی مخاطبین به شمار می آید. در این مطلب می خواهیم از برترین مقصدهای گردشگری در داستان ها بازدید کنیم! با ما همراه شوید تا جهان های به یاد ماندنی در دنیای ادبیات را بیشتر بشناسیم.

 

«پادشاهی کهن» از مجموعه ی «پادشاهی کهن» اثر «گارت نیکس»

 

 

با این که بخشی از مجموعه ی «پادشاهی کهن» در قلمرویی عادی می گذرد که شباهت های زیادی به انگلستان در دوران جنگ جهانی اول دارد، «پادشاهی کهن»، سرزمینی جادویی و عجیب است که طرفداران این مجموعه بیش از هر چیز دیگر آن را دوست دارند. از سرزمین های مرزی عجیب گرفته تا هر دو طرف دیوار بزرگ این دنیا، سرزمین «پادشاهی کهن» هم می تواند رعب انگیز باشد و هم خیره کننده. این جهان تاریک، شباهت چندانی با چیزهایی که قبلا دیده ایم، ندارد و بدون تردید یکی از جهان های دوست داشتنی در دنیای خیال به حساب می آید. 

بالشش روی زمین افتاده بود. روبالشی را در حین دیدن کابوس بیرون کشیده بود و در آن لحظه از پشتی صندلی اش آویزان بود. لیرائل به پیرامون آن اتاق کوچک نگاهی انداخت ولی دیگر اثری از خرابکاری های شبانه اش ندید. کمد ساده ی لباس هایش که از چوب کاج بود، هنوز سرپا و قفل فولادی و کدرش هنوز بسته بود. میز و صندلی هنوز در گوشه ی دیگر اتاق قرار داشت. شمشیر تمرینی اش هم هنوز در غلافش پشت در آویزان بود. بدون شک شب آرامی را پشت سر گذاشته بود. گاهی هنگام دیدن خواب های پرکابوس، راه می رفت، حرف می زد و خرابی به بار می آورد. ولی همواره در اتاق خودش، اتاق عزیزش. حتی نمی توانست تصور کند که اگر مجبور می شد در اتاق های خانوادگی بخوابد، چه می شد.

 

 


 

 

 

«دنیای شناخته شده» از مجموعه ی «نغمه ی آتش و یخ» اثر «جرج آر آر مارتین»

 

 

«دنیای شناخته شده» با چندین اقلیم متفاوت و جذاب، صدها شخصیت، و تاریخی که به اندازه ی تاریخ خودمان غنی و پرجزئیات است، بدون تردید یکی از برترین میزبان ها برای تخیلات فانتزی به شمار می آید. اما خبر خوب چیست؟ در حالی که می توانید از «مناطق شمالی» سرد و برفی و همچنین خیابان های آفتاب زده ی «مقر پادشاهی» در سریال محبوب این اثر لذت ببرید، مکان های پرجزئیات تر بسیار زیادی در میان صفحات مجموعه ی «نغمه ی آتش و یخ» در انتظار کشف شدن توسط شما هستند.

هیچ وقت چیزی که هستی رو فراموش نکن، چون بدون تردید دنیا فراموش نمی کنه. اون رو به قدرت خودت تبدیل کن؛ اون وقت هیچ وقت نمی تونه به نقطه ضعفت تبدیل بشه. مثل یه سپر محافظ ازش استفاده کن، اون وقت هیچکس نمی تونه برای آسیب زدن بهت، ازش استفاده کنه.

 

 

 


 

 

 

 

«نارنیا» از مجموعه ی «ماجراهای نارنیا» اثر «سی اس لوئیس»

 

 

 

آیا جادوی این سرزمین پادشاهی عجیب و به یاد ماندنی هیچ وقت تخیل مخاطبینش را ترک می کند؟ تا اکنون که پاسخ منفی بوده است. «نارنیا» جهانی بسیار جذاب و سرشار از جادو، هیولاهای اسطوره ای، و لذت های ریز و درشت است که اکنون برای بیش از نیم قرن، راه گریز و پناهگاهی را برای کودکان—چه واقعی و چه خیالی—فراهم کرده است. به نظر می رسد که چیزی جادویی در «جنگل میان دنیاها» و تپه های بی پایان این پادشاهی وجود دارد که اجازه نمی دهد مخاطبین پر تعداد این اثر، جهان «نارنیا» را از یاد ببرند. 

 

زمانی چهار تا بچه بودند به اسم های پیتر، سوزان، ادموند و لوسی. این داستان درباره ی اتفاقی است که وقتی آن ها را هنگام جنگ به خاطر دور کردن از حمله های هوایی به بیرون از لندن فرستادند، برایشان رخ داد. بچه ها را به خانه ی پروفسور پیری فرستادند که در دل روستایی زندگی می کرد که شانزده کیلومتر از نزدیک ترین ایستگاه قطار و بیش از دو کیلومتر از نزدیک ترین اداره ی پست فاصله داشت.

 

 

 


 

 

 

 

«دنیای جادوگری» از مجموعه ی «هری پاتر» اثر «جی کی رولینگ»

 

 

هیچ فهرستی درباره ی برترین دنیاهای خیالی نمی تواند «دنیای جادوگری» در مجموعه ی «هری پاتر» را از قلم بیندازد. میلیون ها مخاطب در مغازه های «کوچه ی دیاگون» قدم زده اند، از «سکوی نُه و سه چهارم» بازدید کرده اند و به همراه دوستان عزیز و فراموش نشدنی خود، «هری»، «رون» و «هرماینی» (هرمیون)، در یک مدرسه ی جادویی وارد ماجراجویی های هیجان انگیزی شده اند که هیچ وقت از ذهنشان پاک نمی شود. اما اگر همچنان منتظر نامه ای از «هاگوارتز» هستید، نگران نباشید، چرا که به گفته ی «جی کی رولینگ»: «چه از طریق صفحات برگردید و چه از طریق صفحه ی نمایش، هاگوارتز همیشه آنجا خواهد بود تا به خاطر بازگشت به خانه به شما خوشآمد بگوید.» و اگر اولین سفرتان به آنجا است، ما بی نهایت به شما حسادت می کنیم!

 

لولوخورخوره ها جاهای تاریک و بسته رو دوست دارن مثل داخل گنجه، زیر تخت، کابینت زیر ظرفشویی… یه بار یه لولوخورخوره توی ساعت دیواری یک پدربزرگ جا خوش کرده بود. همیشه وقتی با یه لولوخورخوره سر و کار داریم بهتره تنها به سراغش نریم. وقتی دو یا چند نفر در مقابلش قرار می گیرن گیچ می شه. نمی دونه به چه شکلی در بیاد. مثلاً باید به شکل یه جسد بی سر در بیاد یا باید خودشو به شکل یه موجود کندروی آدمخوار دربیاره؟ در واقع چیزی که لولوخورخوره رو از بین می بره، خنده است. تنها کاری که باید بکنین اینه که با استفاده از نیروی ذهنی اون رو وادار کنین که به شکل مضحکی در بیاد.

 


 

 

 

جهان کتاب «قلعه ی متحرک» اثر «دایانا واین جونز»

 

 

جهان شگفت انگیز خلق شده توسط «دایانا واین جونز» در این کتاب، یکی از پناهگاه های مورد علاقه ی مخاطبین او به شمار می آید. مغازه ی کلاه فروشی در «بازار شهر چیپینگ»، پایتخت اشرافی آن «کینگزبری»، و شهر ساحلی «پورت هیون» همگی فوق العاده لذت بخش هستند، اما چیزی که از آن ها نیز جذاب تر جلوه می کند، خود «قلعه ی متحرک» است که عنوان کتاب را نیز به خود اختصاص داده است. با این که فیلم انیمشین قابل قبولی نیز از این داستان ساخته شده، اما قلعه آنطور که در کتاب توضیح داده شده—خانه ای با آجرهای سیاه که جادو آن را سرپا نگه داشته—همچنان لذت دیگری به مخاطبین می بخشد. دلیل دیگر برای شگفت انگیز بودن این دنیا؟ این قلعه، دری جادویی را در خود جای داده که مسیر ورود به چهار مکان جادویی و دوردست است.

 

در سرزمین اینگاری که چیزهایی مثل چکمه های هفت فرسخی و شنل هایی برای نامرئی شدن وجود دارد، بزرگ ترین فرزند خانواده بودن یک بدشانسی واقعی است. همه می دانند که تو اول شکست می خوری، و اگر هر سه با هم به دنبال خوشبختی بروید اوضاع بدتر است. سوفی هتر بزرگ تر از دو خواهر دیگرش بود. پدر و مادر او یک مغازه ی کلاه فروشی زنانه در شهر پررونق چیپینگ داشتند. هنگامی که سوفی دوساله و لتی خواهرش یک ساله بود، مادرشان را از دست دادند و پدرشان با جوان ترین فروشنده ی مغازه که دختری زیبا به نام فنی بود، ازدواج کرد. پس از مدت کوتاهی خواهر دیگرشان به نام مارتا به دنیا آمد.

 

 

 


 

 

 

جهان مجموعه ی «چرخ زمان» اثر «رابرت جردن»

 

 

جهان خلق شده در این مجموعه از «رابرت جردن»، که گاهی اوقات به خاطر شخصیت اصلی «سرزمین رَند» نیز نامیده می شود، یکی از دنیاهای کلاسیک در ژانر فانتزی به حساب می آید. این فانتزی حماسی شامل روستاهای کوچک، کوهستان ها، شهرهای شلوغ، و بیابان های داغ می شود که همگی فرهنگ های جذاب و منحصر به فرد خود را دارند. چه بخواهید در یک غذاخوری تنگ و تاریک کمی وقت بگذرانید و چه با هنرهای کهن در برج هایی سر به فلک کشیده آشنا شوید، «سرزمین رَند» بدون تردید چیزهای جذابی برای شما خواهد داشت. و با وجود چهارده عنوان در این مجموعه، می توانید زمان زیادی را در این جهان به یاد ماندنی سپری کنید.

 

آرام باش دوست من. زندگی را همان گونه که اتفاق می افتد، بپذیر. فرار کن وقتی که چاره ای نداری، بجنگ وقتی که باید بجنگی، و استراحت کن وقتی که می توانی.

 

 

 


 

 

 

«جهان صفحه» از مجموعه ی «جهان صفحه» اثر «تری پرچت»

 

 

درست است، «جهان صفحه» سرزمینی مسطح است که روی یک لاک پشت غول پیکر قرار گرفته، اما در این جهان می توانید تأثیرات تخیل «جی آر آر تالکین»، «اچ پی لاوکرفت» و «ویلیام شکسپیر» را نیز (به علاوه ی سایرین) مشاهده کنید. هر کدام از کتاب های مجموعه ی «جهان صفحه» از سرزمین های شگفت انگیز بیشتری پرده می بردارد اما یکی از جذاب ترین مکان ها برای بازدید در این دنیا، «آنخ مورپورک» است و «دانشگاه نادیده» در آن. دنیای «جهان صفحه» بدون تردید یکی از غیرمعمول ترین و سرگرم کننده ترین ها در دنیای فانتزی است.

 

اما تجربه به او ثابت کرده بود که جهان هستی، دیر یا زود، تعادل معمول خود را دوباره به دست می آورد و همان بلاهای همیشگی را بر سر او نازل می کرد.

 

 

 


 

 

 

جهان کتاب «پلنگ سیاه، گرگ قرمز» اثر «مارلون جیمز»

 

 

این کتاب، اولین اثر از یک سه گانه ی سرشار از داستان های فولکلور آفریقایی به حساب می آید. جهان این اثر آنقدر الهام بخش و خیال انگیز است که مخاطبین مشتاقانه منتظر مطالعه ی ادامه های آن هستند. در این جهان با جنگل های انبوه، چشم اندازهای سخت و وحشی، و تنش های سیاسی میان دولت های در حال نبرد مواجه می شوید—که همگی عناصری استاندارد در دنیای فانتزی به شمار می آیند. اما علاوه بر این ها، شکارچیان تغییر شکل دهنده، ساحران ماه، خون آشام های صاعقه ای، و احساسی مبهم درباره ی این که چه چیزی واقعی است و چه چیزی خیالی، در دنیای «پلنگ سیاه، گرگ قرمز» به چشم می خورد. 

 

 

حقیقت، حقیقت است و هیچ کاری درباره اش نمی توانی بکنی، حتی اگر آن را مخفی کنی، یا از بین ببری یا حتی آن را به زبان بیاوری. حقیقت، حقیقت بود قبل از آن که تو دهانت را باز کنی و بگویی که حقیقتی وجود دارد.

 

 

 

 

«سرزمین رویاها» در داستان های «اچ پی لاوکرفت»

 

 

«سرزمین رویاها» دنیای خیالی و اسطوره ای داستان های «لاوکرفت» است که البته در برخی از آثار سایر نویسندگان نیز به تصویر کشیده است. این سرزمین وسیع، بُعدی جایگزین است که از طریق رویاها می توان به آن وارد شد. رویابین های باتجربه، در زمره ی قدرتمندترین ساکنین این سرزمین به حساب می آیند و بعد از مرگ فیزیکی خود ممکن است به ساکنین دائمی آن تبدیل شوند. البته از راه های دیگر نیز—از جمله به صورت فیزیکی—می توان وارد «سرزمین رویاها» شد. خوشبختانه برای رویابین ها، ساکنین «سرزمین رویاها» یا عمر بسیار طولانی دارند و یا نامیرا هستند، البته اگر از آسیب ها و بیماری ها بتوانند اجتناب کنند.

 

نه جرأت می‌کرد که به جلو برود و نه این که به عقب بازگردد، و لرزان در پاگرد تاریک پلکان مخفی شد. هر چیز جز از صحنه‌ی پیش رو در ذهن اش ثبت شده بود. صداها، ترسی که تا حدودی می توان تصورش کرد، ظلمت، تیزی قدم های کوتاه، و شکر خداوند!

 

 

 


 

 

 

«ناکجاآباد» از کتاب «پیتر پن» اثر «جیمز بری»

 

 

«ناکجاآباد»، جزیره ی خیالی و سرزمین رویاهای داستان جاودان «جیمز بری» یعنی «پیتر پن» است که البته به خاطر شهرت و محبوبیت بالای خود، در آثار متعددی از سایر نویسندگان نیز حضور داشته است. آدم ها به هنگام اقامت در «ناکجاآباد»، پیر نمی شوند و زمان برایشان ثابت می ماند؛ به همین خاطر این جهان اغلب به عنوان استعاره ای برای کودکیِ ابدی، جاودانگی و فرار از واقعیت های تلخ زندگی در نظر گرفته می شود. در رمان چاپ شده در سال 1911 توضیح داده می شود که «ناکجاآبادها» در ذهن کودکان یافت می شوند، و با این که همیشه کم و بیش به شکل یک جزیره هستند و شباهت هایی با هم دارند، اما در ذهن هر کودک، یک «ناکجاآباد» متفاوت وجود دارد.

 

همه ی بچه ها بزرگ می شوند، به جز یکی! همه می دانند که روزی بزرگ می شوند ولی وندی آن را این طوری درک کرد. وقتی دو ساله بود و در پارک بازی می کرد، گُلی چید و به سوی مادرش دوید. او خیلی دوست داشتنی بود. خانم دارلینگ به محض دیدنش، دستش را بر قلبش گذاشت و فریاد زد: «کاش همیشه همین طوری می ماندی!»


 


 

 

 

 

«سرزمین عجایب» از کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» اثر «لوییس کارول»

 

 

«سرزمین عجایب»، جهانی عجیب و به ظاهر دیوانه وار است که از طریق یک لانه ی خرگوش می توان وارد آن شد. در این دنیا، حیوانات درست مثل آدم های عادی رفتار می کنند، و اندازه ی فیزیکی و همینطور زمان، کاملا نسبی است. «سرزمین عجایب» در داستان «لوییس کارول»، سرزمین خواب ها و رویاها است اما با این حال، شباهت های زیادی با دنیای «واقعی» خودمان نیز دارد. در واقع می توان گفت «سرزمین عجایب» همان دنیای عادی است که از نقطه نظر یک کودک به تصویر کشیده شده است. جهان کتاب «درون آینه و آنچه آلیس آنجا دید» نیز مشابه «سرزمین عجایب» است و راه ورود به آن، گذر از آینه ای است که در بالای شومینه در خانه ی آلیس قرار دارد. به همین خاطر، همه چیز در این دنیا معکوس است؛ کتاب ها به صورت معکوس نوشته شده اند و وقتی می خواهید به جایی مشخص بروید، باید در جهت مخالف آن قدم بردارید.

 

او بطری را تا نیمه نوشید و به ناگاه چنان قد کشید که سرش به سقف خانه خورد. آلیس به سختی دست و پاهایش را جمع کرد، اما یک دستش از پنجره بیرون زد و پای دیگرش درون دودکش فرو رفت. آلیس با خودش گفت: «در خانه همه چیز بهتر بود؛ نه کسی قد می کشید و نه آب می رفت.

 

 

 


 

 

 

 

«سرزمین میانه» از مجموعه ی «ارباب حلقه ها» اثر «جی آر آر تالکین»

 

 

و بله، «سرزمین میانه»! احتمالا از همان ابتدای این مقاله منتظر خواندن درباره ی شاهکار «تالکین» بوده اید. «سرزمین میانه» نماد و الگویی برای جهان های فانتزی است، و جد مشترک بسیاری از فانتزی های حماسی کنونی به شمار می آید. «تالکین» با خلق زبان های ساختگی و اقلیم هایی متفاوت و منحصر به فرد همچون «کوهستان مه آلود»، «موردور»، «ریوندل» و «شایر»، جهانی کاملا چندوجهی و پیچیده را به وجود آورد که سال ها است میلیون ها مخاطب را اسیر خود کرده است. «سرزمین میانه» همچنین یکی از معدود جهان های فانتزی است که مایه ی الهام نمایشگاه ها و برنامه های دانشگاهی شده است؛ بنابراین اگر فکر می کنید همچنان تشنه ی گشت و گذار بیشتر در این دنیا هستید، چیزهای کشف نشده ی زیادی در آن انتظار شما را می کشد.

 

افسوس بر همه ی ما! بر همه ی آن ها که در این روزگار پسین پا به عرصه ی گیتی می گذارند. زیرا اسم این روزگار چنین است: یافتن و از کف دادن.