«قطرهاشکی در اقیانوس»، شاهکار برآمده از تجربهٔ زیستهٔ مانس اشپربر، عمدتا داستان از اینجا راندگان و از آنجا ماندگان است، با این تفاوت که اینان نه از اینکه رانده شدهاند پشیماناند نه از اینکه مانده شدهاند سوگوار. این است وضعیت وجودی آن دسته از روشنفکران چپ اروپایی عمدتا درگیر مبارزهٔ عملی که سودای حقیقتجویی را فدای استالینیسم مسلط نکردهاند؛ روشنفکرانی که درست به همین علت از مرامی که اقلا بهلحاظ نظری بدان تعلق خاطر داشتهاند رانده یا اخراج شدهاند و در عین حال دست از مبارزه با فاشیسم هم برنداشتهاند و اکنون با دو دیو تمامیتخواه، فاشیسم و استالینیسم، پنجه در پنجه افکندهاند و حقیقت خود را میجویند؛ روشنفکرانی که اکنون هم آماج حملات همکیشان سابق خودند و هم آماج حملات خصم دیرین.
ویراست نخست «قطرهاشکی در اقیانوس» را که زندهیاد روشنک داریوش از آلمانی به فارسی گردانیده بود در سال ۱۳۶۲ منتشر کردیم. اکنون که نزدیک به چهل سال میگذرد ویراست دوم آن پس از مقابلۀ کامل با متن اصلی توسط آقای محمد همتی، و ویرایش نثر فارسی آن توسط آقای محمدرضا جعفری ضمن افزودن برخی پانوشتهای لازم، منتشر میشود.
کتاب قطره اشکی در اقیانوس