کتاب کافکا: به سوی ادبیات اقلیت

Kafka: Toward a Minor Literature
کد کتاب : 73423
مترجم :
شابک : 978-9642091577
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 216
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1975
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

کافکا به سوی ادبیات اقلیت
Kafka: Toward a Minor Literature
کد کتاب : 10259
مترجم : حسین نمکین
شابک : 978-600-5193-52-7
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 193
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1986
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت اثر ژیل دلوز

کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت، اثری نوشته ی ژیل دلوز و فلیکس گتاری است که نخستین بار در سال 1986 منتشر شد. دلوز و گتاری در این کتاب جذاب، تفاسیر مرسوم از آثار فرانتس کافکا را به چالش می کشند. آن ها به جای پرداختن به دسته بندی های متعارف و ژانرهای ادبی، مفهومی از «ادبیات اقلیت» را ارائه می کنند: استفاده از زبانی زنده که خود را از درون واژگون می سازد. دلوز و گتاری بیان می کنند که کافکا به عنوان نویسنده ای یهودی در پراگ، باعث شد زبان آلمانی «در یک مسیر گریز اوج بگیرد» و بعد، خودش به بیگانه ای درون آن تبدیل شد. از همین رو، آثار او را می توان نمونه ای برای همه ی زبان های نقادانه در نظر گرفت که باید در چارچوب های زبان ها و فرهنگ های غالب، کارکرد مختص به خودش را داشته باشد و از آن ها تأثیر نپذیرد.

کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت


ویژگی های کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت

ژیل دلوز از نویسندگان پرفروش کتاب های فلسفی

دسته بندی های کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت
نکوداشت های کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت
A classic of critical thought.
اثری کلاسیک در تفکر نقادانه.
Amazon Amazon

A new approach to Kafka’s works.
روشی جدید برای بررسی آثار کافکا.
Pantagruelista

قسمت هایی از کتاب کافکا به سوی ادبیات اقلیت (لذت متن)
گتاری و دلوز می گویند، کسی که تا به حال موقع خواندن کافکا به صدای بلند نخندیده است، هنوز کافکا را نخوانده است، اما چطور چنین چیزی ممکن است! دلوز همیشه در پاسخ به این سوال، انگشت اشاره اش را به سمت نیچه گرفته است. نیچه ی فیلسوف نیروها، نیچه ی زایش تراژدی، نیچه ی فراسوی نیک و بد و در آخر نیچه ی شطحیات.

هیچ هنر بزرگی نمی تواند بزرگ باشد مگر این که کمیک باشد، مگر این که هنگام خواندنش به خنده بیفتیم؛ خنده ای حتی هیستریک. خنده ای دیوانه وار. چنین است تجربه ی ما در خواندن آثار کافکا. اما چه ادعای غریبی برای ما که تاکنون پیوسته می شنیدیم کافکا افسرده است. کافکا تنها و ناتوان است. کافکا گناهکار و بیگانه در جست و جویی پوچ به دنبال خدا است.

گروهی در آثار کافکا عناصر انقلابی را نمی یافتند و گروهی دیگر در آن برهوت و بیگانگی و تنهایی و بی کسی انسان را می یافتند. آنچه رو بود، اهمیتی نداشت. مهم نبود گرگور به سوسک تبدیل می شود. این یعنی چیزی دیگر. این، معنایی پنهان داشت. کا. در محاکمه به این در و آن در می زند. آدم های زیادی را می بیند. نقشه های زیادی می ریزد تا بتواند از حق خود دفاع کند. این ها همه سطح قضیه است.