فرشته مینشیند روی صندلی چوبی پشت پیشخوان دامن بلند سبزش را جمع میکند
روی پاهایش گوشی را روشن میکند و با خواندن یکی از متنها لبخند میزند.
از همانجا میگوید: «اکبر میدونی ابراهیم گلستان متولد هزار و سیصد و یکه؟»
اکبر با شلوارک سورمه ای و تیشرت سفید نشسته است جلوی تلویزیون و پاهایش را گذاشته روی میز اخبار گوش میکند .
یک هلو از سبد میوه حصیری بر می دارد گاز میزند و میگوید: «ابراهیم گلستان کیه؟»