کتاب بر سر کوه موریه

Over Mount Murray
کد کتاب : 10696
مترجم :
شابک : 9786008066330
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 80
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1994
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب بر سر کوه موریه اثر ژاک دریدا

کتاب بر سر کوه موریه ترجمه ی دو مقاله از دو کتاب مختلف است.کتاب نخست The Gift of Death اثر ژاک دریدا و کتاب دوم On the Names-of-the-Father نوشته ی ژک لکان. لکان در کتاب خود بحث می کند که نام پدر چه موفقیت شگفت انگیزی داشته است! هرکسی چیزی در آن پیدا می کند. پدر کسی که نیست فورا مشخص نمی شود، به سختی با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است. پدر در درجه ی اول توسط فرهنگ فرد تعیین می شود. همانطور که لاکان گفت: "نام پدر عملکرد پدر را ایجاد می کند." او همچنین ادعا می کند که کارکرد پد آن است که همه چیز را به هم گره بزند. چه چیزهایی؟ دال و مدلول ، قانون و میل ، اندیشه و بدن. به طور خلاصه ، نمادین و خیالی. اما اگر این دو در یک گره سه قسمتی با واقعیت گره بخورند ، نام پدر دیگر چیزی نیست جز یک ظاهر ساده. دریدا نیز در کتاب خود "هدیه ی مرگ" ، پایدارترین نظراتش درباره دین را ارائه می دهد ، و سواالاتی را بررسی می کند که برای اولین بار در کتابش با توجه به محدودیت های منطقی و مسئولیتی که فرد در اعطا یا پذیرش مرگ به دست می آورد ، چه با قربانی ، قتل ، اعدام یا خودکشی ، مطرح می شود. دریدا مقاله های بدعت گذار یان پاتوکا فیلسوف چک را در فلسفه ی تاریخ تجزیه و تحلیل می کند و ایده های خود را با آثار هایدگر ، لویناس و کیرکگور مقایسه و مقایسه می کند.در کتاب بر سر کوه موریه روایت‌ها و تفاسیر دو فیلسوف قرن بیستم فرانسه، ژاک لاکان و ژاک دریدا را درباره حضرت ابراهیم و داستان ذبح فرزندش برای خدا می‌خوانید. مقالۀ اول از ژاک لاکان به رازداری ابراهیم می‌پردازد و فرمانبرداری او از امر خداوند و قربانی کردن آنچه عزیزترین برای اوست. دومین مقاله یعنی مقاله دریدا به پدر به مثابۀ یک توتم می‌پردازد و در جست‌وجوی عملکرد نام‌های مناسب است. ترجمه ی دو مقاله از این دو کتاب مهم اثر جذابی به نام بر سر کوه موریه را رقم زده است که طرفداران دریدا و لکان آن را دوست خواهند داشت.

کتاب بر سر کوه موریه

قسمت هایی از کتاب بر سر کوه موریه (لذت متن)
خواننده در پی یافتن موقعیت خویش است. او در پی آگاهی از موقعیت خویش پی فهم عبارتی می گردد که چه تکه پاره باشد یا نباشد (هر دو فرضیات به یک اندازه محتمل است.) می تواند به راستی او مخاطبش باشد. چراکه خواننده وقتی آشفته و بلاتکلیف چشم باز می کند متوجه می شود که شاید خود این شبه جمله را خطاب به خویشتن گفته باشد. به هر حال «این» (شبه جمله) او را مورد خطاب قرار می دهد، از طرفی به محض اینکه می خواند یا می شنود و تا آنجا که می خواند و می شنود مخاطب آن است. او نمی تواند امکان این را حذف کند که شاید این شبه جمله، شبح عبارت «ببخش ناخواستن گفتن...» که او تکرار می کند و می تواند زین پس تا ابد آن را نقل کند طرحی است داستانی، حتی ادبیات. ظاهرا این عبارت ارجاع می دهد. ارجاع دادن است. مخاطبی فرانسوی زبان می تواند واژگان و نظم نحوی آن را بفهمد. حرکت ارجاع در آن انکارناپذیر یا تقلیل ناپذیر است ولی اجازه نداریم که با قطعیت خاستگاه و پایان این نیایش را مشخص کنیم. به ما چیزی در رابطه با هویت امضاکننده اش، مخاطب یا مورد ارجاع گفته نشده است. در نبود بافتی تماما مشخص این عبارت مستعد سرّی بودن می شود و همزمان و پیوسته و پیرو عطفی که رخ می دهد و ما را در اینجا به آن مربوط می کند، ادبی شده اش می کند. هر متنی که به فضای عمومی برده شده و نسبتا خوانا یا قابل فهم است ولی محتوا، فحوا، مورد ارجاع، امضاکننده و خطاب کننده اش واقعیت هایی کاملا مشخص نیستند واقعیت هایی که توأمان ناداستانی یا که مصون از هر نوع داستانی بوده، واقعیت هایی که بتوان به واقعی بودنشان شهودی رأی داد می تواند یک ابژهٔ ادبی شود.