و مقصود از وجود انسان معرفت ذات و صفات حضرت خداوندی است چنانک داود علیه السلام پرسید : " یا رب لماذا خلقت الخلق؟" ، قال : "کنت کنزا مخفیة فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لاعرف" ، ( ۱ ) و معرفت حقیقی جز از انسان درست نیامد ، زیرا که ملک و جن اگرچه در تعبد با انسان شریک بودند ، اما انسان در تحمل اعباء بار امانت معرفت از جملگی کاینات ممتاز گشت که "انا عرضنا الأمانة علی الأموات والأرض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان" ( ۲ ) مراد از آسمان اهل آسمان است یعنی ملائکه ، و از زمین اهل زمین های حیوانات و جن و شیاطین ، و از کوه اهل کوه یعنی وحوش و طیور.
شاهکار بی نظیر و جاویدان زبان و ادب فارسی
بدان که در سلوک راه دین و وصول به عالم یقین از شیخی کامل راهبر راهشناس صاحب تصرف صاحب ولایت گزیر نباشد.از هرچه به جز میاست کوتاهی به.وانگه ز کف بتان خرگاهی به.
آیا این کتاب در کجا موجود میباشد؟
این کتاب را من دارم دست خط عبدالله بن محمد نجم رازی از قرن ششم هجری
برای من پیامک زدین که موجود شده ولی همچنان موجود نیست!
خیلی خوبه