برخی افراد به راحتی به دیگران اعتماد نمی کنند. برای چنین افرادی, تصور درد دل کردن با جامعه ای بزرگ تر دشوار است. ما باید کمی احتیاط کنیم یا حتی بسیار ظنین باشیم. دیگران می گویند ما را دوست دارند و درک می کنند. ما باید بتوانیم راه هایی برای کمک به شخصی بیابیم که گنجایش دریافت محبت و درک را ندارد. گاهی عشق واقعی وجود دارد. تفاهم واقعی وجود دارد, لیکن شخص به عشق و تفاهم اعتقاد ندارد؛ و به همین دلیل است که هیچ وقت نتوانسته آن را دریافت کند. آن شخص مثل روحی گرسنه است. در آیین بودا، «روح گرسنه» کسی است که معده ای بزرگ و خالی دارد و بسیار گرسنه است ولی گلویش بسیار کوچک است. حتی با وجود مقدار زیادی غذا آن شخص نمی تواند آن را قورت دهد. او نمی تواند چیزی جذب کند. پس اگر مقدار زیادی تفاهم و عشق هم عرضه شود. آن شخص نمی نواند آن را دررخود جا دهد.
شخصی که این گونه رنج می برد هیچ گنجایشی برای دریافت همدلی، عشق و یاری ندارد. شما باید بسیار صبور باشید. گاهی این روح های گرسنه را می بینیم که به این طرف و آن طرف می روند. و می دانیم آن ها را به آسانی شناسایی کنیم. آن ها بسیار تنها و منزوی به نظر می رسند. ما باید بسیار صبور باشیم و قدری زمان و فضا به آن ها بدهیم. زیادی مشتاق کمک کردن نباشید, چون وقتی که بیش از اندازه مشتاق باشید کمک کنید. ممکن است اثری خلاف چیزی که در نظر دارید بگذارید. و شاید واکنشی متضاد دریافت کنید.
در برابرشان بانشاط, بامحبت. دلسوز و صبور بمانید. این تنها کاری است که در حال حاضر می توانید انجام دهید. به دقت بنگرید ببینید می توانید وردی بیابید و تکرار کنید که آن قدر ماهرانه باشد تا یاری شان دهد گلویشان را بزرگ تر کنند و غذا را دریافت کنند. با صبر و زمان، روزی گلوهایشان بزرگ تر خواهد شد. و به تدریج متوجه انرژی عشق و همدلی که در شماست خواهند شد. جامعه سازی زمان می برد.